date پنج شنبه ۱۴۰۲/۰۴/۲۹ views 197
اشتراک گذاری در Telegram Whatsapp Twitter Linkedin mail Facebook

book

نوع اثر مقاله

موضوع اسلام شناسی تاریخ اسلام شیعه شیعه شناسی فرق اسلامی فرقه کلام و فرق ادیان مطالعات اسلامی

نویسنده Nawazali Al. Jiwa

مجلهتبصره‌های انجمن کتاب‌داران حوزه خاورمیانه

صفحات 1-32

سال نشر 2022

شماره 95

عنوان انگلیسی Shīʿīsm, Sects, and Subject Headings

ترجمه-تلخیصمحمدرضا جلالی

منبع

«کشف گردان کز کدامین فرقه‌ام؟»: مروری بر مقالۀ «تشیع، فرقه‌ها و سرعنوان‌های موضوعی» اثر نوازعلی آ. جیوا

Shīʿīsm, Sects, and Subject Headings

معرفی کامل

«تشیع، فرقه‌ها و سرعنوان‌های موضوعی» اولین مقاله از نود و پنجمین شماره از مجموعۀ مِلا نوت[۱] است. ملانوت انتشارات انجمن کتابداران خاورمیانه (MELA) است که در زمینۀ مطالعات خاورمیانه و از جمله علم کتابداری، آرشیو و داده به چاپ مقاله و بررسی کتاب می‌پردازد. این نشریه طیف وسیعی از موضوعاتی همچون تاریخ، ادبیات، سیاست، و مذهب و… را پوشش می‌دهد. [۲] نگارندۀ مقاله، نوازعلی آ. جیوا پژوهشگری است در حوزۀ مطالعات اسماعیلیه[۳] که در کنار تحقیقات خود، بر روی ایجاد یک پایگاه دادۀ کتاب‌شناختی آنلاین نیز کار کرده است که منبعی ارزشمند برای محققان این حوزه به حساب می‌آید.

اما مسئله‌ای اصلی این مقاله دقیقاً چیست؟ نگارنده پس از توضیحی مقدماتی و مروری اجمالی از چیستی و تاریخ مذهب شیعه به سراغ هدف اصلی پژوهش خود می‌رود. در قسمت‌هایی از نظمِ دانشِ آکادمیک غربی برای صحبت از تشیع عبارت sect یا همان «فرقه» استفاده می‌شود که به نظر نوازعلی. آ جیوا ناراست و نادرست است. چرا که هیچگاه تشیع جریانی برخلاف یا حتی ضد جریان اصلی مسلمانان نبوده و خود نیز هرگز چنین ادعایی نداشته است. می‌توان یک قدم پیش‌تر نیز رفت؛ ما هیچگاه در اسلام چیزی تحت عنوان جریان اصلی نداشته‌ایم. تشیع سنتی زنده و پویا است؛ دوشادوش و هم‌تراز اهل‌تسنن که در طول تاریخ مکاتب فقهی، الهیاتی و علمی خود را داشته است. در کنار این، عبارت «فرقه» چنین گزاره‌ای را به ذهن متبادر می‌سازد که گویی در اسلام یک نوع «هنجار صحیح» و «راست‌کیشانه» [۴] وجود داشته که تشیع بر خلاف سیاق و نظر آنان قیام یا حتی «خروج» کرده است. در حالی که نه‌تنها بررسی‌های تاریخی چنین چیزی را در تاریخ اسلام به ما نشان نمی‌دهد که با نگاهی دقیق‌تر، متوجه نوعی تاریخ‌پریشی در به‌کاربردن مفاهیم نیز خواهیم شد. گویا اصطلاحاتی که در دنیای مسیحی متضمن «معنایی» مشخص و واضح‌اند، در دنیای اسلامی تنها به گمراهی و ابهام موضوع موردبحث اضافه می‌کنند. پس از بیان این توضیحات، نگارنده در ارزیابی خود، عبارت «فرقه» را ارزش‌گذارانه تلقی می‌کند و معتقد است برای فراگیری بیشتر و پرهیز از هرگونه توهین و تحقیر، باید آن را با عباراتی خنثی جایگزین کرد.

البته باید توجه داشت که ماشۀ نقد نوازعلی دقیقاً جایی را هدف گرفته است که پیش‌تر افرادی همچون ادوارد سعید آن را به مهمیز نقد کشیده بودند. پروژه‌های فکری شرق‌شناسی[۵] و پسااستعماری[۶] را می‌توان در همین افق فهم کرد. نقد سویه‌هایی از علم که با لنز و چارچوب غربی خواهان فهم و خوانش شرق است. آن هم نه خوانشی برابر و در موضعی یکسان و همتا بلکه سوژگی تمام‌عیار غرب در برابر شرقی که همچون مادۀ خام در دست غریبان قرار گرفته است.

ادامۀ مقاله، پژوهشی است مفصل و سنجش‌گرایانه در باب نظام‌های کتابخانه‌ای معروف و مصطلح و نقش و جایگاه تشیع در آن‌ها. به کلام ساده باید گفت که این‌ها نظام‌هایی هستند برای نظم‌بخشی و سازمان‌دهی بهینه به داده‌های کتابخانه‌ای که با وجودشان، دسترسی راحت‌تری برای محققین و پژوهشگران فراهم آمده است. خوب هست برای آشنایی خوانندۀ فارسی‌زبان کمی به این مسئله ورود بیشتری داشته باشیم؛ در ادامۀ توضیحات بالا باید گفت که دو تا از مهم‌ترین نظام‌های کتابخانه‌ای آکادمیک دنیا در حاضر عبارت‌اند از Dewey Decimal Classification با مخفف DDC و نظام طبقه‌بندی کتابخانه‌ای کنگره[۷] که با مخفف LCSH شناخته می‌شود.

این نظام‌های طبقه‌بندی، برای توصیف موضوعات و محتواهای مختلف، بر سرفصل‌ها یا اصطلاحات موضوعی تکیه دارند. سرفصل‌های موضوعی عموماً به دلیل داشتن سوگیری، متأثر از دیدگاه‌های غربی و مسیحی مورد انتقاد قرار می‌گیرند. در اغلب سرفصل‌های موضوعی یا خبری از اقلیت‌ها و گروه‌های حاشیه‌ای نیست و یا اشتباهاتی در معرفی آن‌ها صورت گرفته است. البته همواره دغدغه‌هایی وجود داشته است که سیستم‌های طبقه‌بندی را برای همۀ گروه‌ها «عادلانه»تر و «قابل‌دسترس» تر سازد که دیگر کاربرد آن‌ها صرفاً به گروه‌های اکثریت و قاطبۀ جماعت محدود نشود. اما علی‌رغم تلاش‌های همیشگی برای بهبود این طبقه‌بندی‌ها، این سیستم‌ها هنوز با مسائلی چون سوگیری، اروپامحوری و بازنمایی نادقیق و… دست‌وپنجه نرم می‌کنند. نقد و بازنگری مداوم سیستم‌های طبقه‌بندی برای عینی و دربرگیری هرچه بیشتر آن‌ها تاحدامکان همواره ضروری است.

سپس نگارنده به بررسی و توضیح نظام‌های سرعنوان‌بندی کتابخانه‌ای می‌پردازد و جایگاه و نقش «شیعه» را در آن بررسی می‌کند. او ابتدا رویکردی که شیعه را ذیل عنوان «فرقه» و «زیرفرقه‌ها» دسته‌بندی می‌کند، را مشکل‌آفرین توصیف می‌کند و توضیحی از این مفهوم، یعنی فرقه(sect)، با استناد به دانشنامۀ کاتولیک[۸] ارائه می‌دهد:

«به‌طور تاریخی، عبارت فرقه، به جنبش‌های دینی در درون مسیحیت اطلاق می‌شود که یا از آموزه‌های رسمی منحرف شدند یا در حالت تضاد با اقتدار کلیسا قرار دارند.»  

در حالی که از اُس‌واساس مفهومی به نام «کلیسا» و به‌تبع «اقتدار»ش در فضای اسلامی به‌کلی غایب است. گویا بیشتر با نوعی این‌همانی‌سازی و استفاده از متر و معیار مسیحی برای فهم جهان اسلامی هستیم. نکتۀ بعد هم، همان سخنی که است کمی بالاتر نیز بیان شد، منحرف شدن از چه چیزی؟ از کدام خوانش و قرائت «رسمی»، «صحیح» و «راست‌کیشانه» چنین عباراتی فاقد هرگونه نسبت با فضای تفکر اسلامی هستند. نوازعلی البته به درستی اشاره می‌کند که در اسلام، نزدیک‌ترین مفهوم به sect، مفهوم مصطلح فرقه[۹] است مانند حدیث افتراق[۱۰]. اما نکتۀ مهم این است که فرقه در بافتار اسلامی، جز «گروه» یا «دسته‌بندی» معنای دیگری مراد نمی‌کند؛ برخلاف معنایی که بر زیرشاخه‌های اسلامی تحمیل می‌شود.

نگارنده در گام بعد به توضیح نظام‌های کتابخانه‌ای می‌پردازد. او توضیحات خود را با LCSH  آغاز می‌کند. سیستم طبقه‌بندی کتابخانه کنگره (LCSH) که در سال ۱۸۹۸ ایجاد شد، ترکیبی از حروف و اعداد منحصربه‌فرد است که به هر کتاب اختصاص می‌یابد. از حیث تعداد، بیشترین سرعنوان‌ها در این نظام کتابخانه‌ای وجود دارد. در LCSH از یک طرح الفبایی-عددی به‌جای سیستم اعشاری استفاده می‌شود. حرف نخست هر کد، نمایش‌دهندۀ حدوحدود آن موضوع است.A  برای آثار عمومی، B فلسفه، D تاریخ جهان و اروپا، G جغرافیا و H به علوم اجتماعی اختصاص دارد. در هر حوزۀ موضوعی، کتاب‌ها ابتدا بر اساس زبان و سپس بر اساس ترتیب زمانی مرتب می‌شوند. به‌عنوان‌مثال، تمام ادبیات انگلیسی برچسب “PR” و مشخصاً ادبیات انگلیسی دوره آنگلوساکسون برچسب “PR409” دریافت کرده است. در این نظام نیز ما دسته‌بندی تشیع را ذیل عناوینی چون فرقه‌های اسلامی  یا فرقه‌های محمدی (تشکیل‌شده از دسته‌هایی چون تشیع، اسماعیله، زیدیه و…) می‌بینیم.

اما یکی دیگر از پراستفاده‌ترین نظام‌های کتابخانه‌ای Dewey Decimal Classification با مخفف DDC است که اولین نسخۀ آن، سال ۱۸۷۳ منتشر شده است. تا کنون حدود ۲۳ نسخه و شماره از آن منتشر شده که آخرین آن به سال ۲۰۲۱ برمی‌گردد که از چهار مجلد تشکیل شده بود. دسته‌بندی این نظام بدین صورت است؛

دین

سایر ادیان

اسلام

فرقه‌های اسلامی

تشیع

مشکل جدی‌تر و بنیادی‌تر این دسته‌بندی[۱۱] این است که همۀ عناوین «اهل‌تسنن، تشیع، دوازده‌امامی‌ها، هفت‌امامی‌ها، اسماعیلیه» ذیل عنوان فرقه قرار گرفته‌اند. در کنار نقدی که پیش‌تر مطرح شد، قسیم نبودن این تقسیم و دسته‌بندی برای کسی که حداقلی از آشنایی را با مذهب شیعه داشته باشد، واضح و مبرهن است که هفت‌امامی‌ها و اسماعیلیه‌ها یکی بوده و هر دو باید ذیل تشیع قرار گیرند. و توجه به این نکته جالب است که در ویرایش هفدهم DDC برای توضیح یهودیان که پیش‌تر از عبارت «Sects and movement» استفاده شده بود، اصلاح و از «Denominations and Movements» به‌جای آن به کار برده است.

در پایان باید گفت که تمام تلاش نوازعلی در این مقاله بررسی جایگاه شیعه در نظام‌های طبقه‌بندی کتابخانه‌ای و نمایش این مسئله است که عبارت «فرقه» برای تشیع، محدود، مغرضانه و ناتوان از توضیح و تبیینِ کافی است. در کنار این نویسنده استدلال می‌کند که از صرفِ اینکه برخی از این طبقه‌بندی‌ها توسط مسلمانان ایجاد شده است، نمی‌توان نتیجه گرفت که آن‌ها عاری از هرگونه اشتباه و اشکال‌اند. احتمال چنین فرضی وجود دارد (کمااینکه این اتفاق افتاده) که پژوهشگران مسلمان در دامِ شرق‌شناسی افتاده و از اصطلاحات جعلی آنان استفاده کنند. ضمناً نگارنده پیشنهاد می‌دهد که به‌عنوان‌مثال به‌جای اصطلاح «فرقه‌های اسلامی[۱۲]» می‌توان از معادل‌هایی خنثی چون «جوامع اسلامی» یا «گروه‌های اسلامی» بهره برد. در قسمت ضمائم مقاله نیز فهرستی تفصیلی از ترتیب «فرقه‌های اسلامی» آورده شده که می‌توانید در ادامه مشاهده کنید.

 

 


[۱] MELA NOTES

[۲] MELA Notes از سال ۱۹۷۵ منتشر شده است و به صورت چاپی و آنلاین در دسترس قرار دارد.

[۳] Ismāʿīlī Studies

[۴] orthodox

[۵] Orientalism

[۶] Postcolonialism

[۷] Library of Congress Classification

[۸] New Catholic Encyclopedia

[۹] firqa

[۱۰] حدیث افتراق حدیث منسوب به پیامبر اکرم(ص) درباره انشعاب امت اسلامی به بیش از هفتاد فرقه. بنابر این حدیث، امت اسلامی پس از پیامبر اکرم(ص) به بیش از هفتاد فرقه منشعب می‌شود که تنها یک فرقه از آنها نجات می‌یابد.

[۱۱] مشکل مربوط به نسخۀ ۱۹۵۸

[۱۲] Islamic sects

 

comments

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

message
message
message

نظرات شما

نظری برای این مطلب ثبت نشده است