این نوشتار به معرفی آثار مرتبط با تفسیر المیزان در خارج از ایران اشاره دارد. به منظور مطالعه آسانتر، واژهی «المیزان پژوهی» برای این مجموعه از مطالعات برگزیده شده است.[۱] لازم به ذکر است که امکان ترجمه سلیس تر برخی از عناوین وجود دارد.
مقدمه
سید محمد حسین طباطبائی (۱۲۸۱-۱۳۶۰)، معروف به علامه طباطبائی به سبب تالیفات متعدد در مطالعات اسلامی و کلامی مورد توجه جمع کثیری از متفکران و پژوهشگران علوم دینی و فلسفی میباشد. به گفته گروهی از نویسندگان، علامه طباطبائی را میتوان در زمره روحانیان شیعی برشمرد که وقت خود را صرف پرورش شاگردان و نمو مکتب اسلامی نمود و کمتر پای در حلقه سیاست و ابراز نظرهای سیاسی گذاشت. بسیاری با آثار و اندیشههای وی آشنایی دارند. بیش از هر چیز، اندیشههای فلسفی وی توجه بسیاری از طلاب حوزههای علمیه را در دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران به خود جلب کرده بود. اما تالیف تفسیر بیست جلدی «المیزان فی تفسیر القرآن» نقش قابل توجهی در معرفی نام وی به دیگران شد. علاوه بر اهمیت این تفسیر در بین شیعیان (و بطور خاص، ایرانی ها)، پژوهشگران غیرمسلمان و مسلمان در سایر نقاط جهان نیز از اندیشههای تفسیری وی بسیار یاد کردهاند. پیش از نگارش این مطالب و دسته بندی کتاب شناسی، اکثر این آثار در بازه زمانی مشخصی مطالعه شده تا بتوان در حد امکان عناوین آثار را به نزدیکترین معادل فارسی آن ترجمه نمود (نه صرفا برگردان واژه به واژه).
از آفریقا تا آمریکا، پژوهشگرانی دست به قلم برده و به بررسی آرای تفسیری علامه طباطبائی همت گماشتهاند. حتی از کشور ژاپن که اسلام پژوهان فعالی را تربیت میکند آثاری را در مورد علامه طباطبائی میتوان یافت. برای مثال،
松本耿郎. “アッラーメ・タバータバーイーの「哲学入門」について: イスラーム革命と存在論.” 国際大学中東研究所紀要 ۱ (۱۹۸۵): ۲۷-۴۷.
مقاله: «انقلاب و هستی شناسی: مطالعه در مورد «بدایهالحکمه» اثر علامه طباطبائی»
المیزان و پژوهشگران غربی
هرچند محمود ایوب در کتاب «قرآن و مفسرین آن» و کمپنینی در کتاب «قرآن: تفسیرهای اسلامی مدرن» تا حدودی به معرفی علامه طباطبائی پرداخته اند، اما مک الیف در کتاب «مسیحیان قرآنی/مسیحیان در قرآن: بررسی تفسیر مدرن و کلاسیک» بخشی را به معرفی علامه طباطبائی و مکتب تفسیری وی اختصاص داده است. در بخش «تفسیر و مفسران قرآنی؛ از طبری تا طباطبائی» ، علامه مفسری هم ردیف ِرشید رضا مفسر صاحبنام مصری قرار میگیرد.
مک الیف پس از ارائه مختصری از زندگینامه علامه طباطبائی، و بتصویر کشیدن تلاش وی برای یادگیری و انتشار آثار مرتبط با فلسفه اسلامی (همچون حاشیه ای بر اسفار ملاصدرا) به درک سیر و سلوک ( و عرفان عملی) نزد میرزا علی قاضی میپردازد. همنشینی طباطبائی، سید حسین نصر و هانری کربن با یکدیگر و گفتگوهای ایشان مرتبط با فلسفه مارکسیسم، لنینیزم و عرفانهای تطبیقی که در چگونگی نگارش تفسیرش موثر بوده اند، هرچند مختصر اما به خوبی در کتاب مک الیف نمایان است. به گفته وی، طباطبائی برخلاف بسیاری از مفسران گذشته هیچگاه آیه ای را به یکباره شرح نمیداد (و رها نمیکرد) بلکه سعی داشته تا ارتباط منسجمی را بین آیههای یک سوره برقرار کند.
حامد آلگار، دیگر پژوهشگر غربی است که به ابعاد متفاوت شخصیت علامه طباطبائی پرداخته است. تسلط بالای آلگار به ادبیات پارسی، ایران زمین، و علوم اسلامی باعث شده تا او یک مقدمهی خواندنی از پیشینه خانوادگی علامه را ارائه دهد. سفر علامه به همراه برادر به نجف برای تحصیلات سطوح عالی اسلامی-حوزوی زیر نظر اساتیدی چون میرزا حسین نائینی، آیت الله ابوالحسن اصفهانی، آیت الله حاج میرزا علی ایروانی، آیت الله میرزا علی اصغر، و محمد حسین غروی اصفهانی کمپانی، از نکاتی هستند که آلگار به آنها اشاره نموده است. در جایی از مقاله، آلگار به توجه خاص و بیش از حد علامه به فلسفه اشاره میکند و اذعان میدارد که علامه علی رغم گذراندن مدارج اجتهاد هیچگاه در صدد شناحته شدن در قالب یک مرجع تقلید نبود. نوشته آلگار را میتوان یکی از کاملترین آثار مرتبط با علامه طباطبائی به زبان انگلیسی دانست چرا که علاوه بر تفسیر و فلسفه، بطور خاص به یادگیری عرفان عملی نزد حاج میرزا علی قاضی طباطبائی اشاره میکند.
جنگهای جهانی و پس لرزههای آن بسیاری را بی خانمان نمود. علامه طباطبائی با تهاجم روس ها و حضور جدایی طلبان مارکسیست در مرزهای شمالی ایران قصد مهاجرت به شهر قم را نمود. به گفته آلگار، تصمیم او برای ترک دیار زمانی قطعی تر شد که تفال قرآنی وی چنین آمد «هُنَالِکَ الْوَلَایَهُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا / در آنجا ولایت و حکمرانى مخصوص بخدا است که او از جهت ثواب دادن بهتر و در عاقبت نیکوتر است» (آیه ۴۴، سوره کهف)
علامه طباطبایی آموزش فلسفه را یک فرض دینی میدانسته و نه یک علاقه شخصی؛ چنانچه به گفته آلگار، علامه طباطبائی به خوبی اگاه بود که مسلمانان بویژه جامعه شیعی ایرانی آن زمان با یک بحران فکری و عقلانیت مواجه بوده که تنها راه مقابله با آن فلسفه است.
دغدغه طباطبائی و جملات حامد آلگار در مورد وضعیت مدارس علوم دینی، یادآور مشاهدات چارلز ادامز در اوائل قرن بیستم میلادی از مصر است مبنی براینکه هرچند در الازهر دروس کلام، تفسیر، حدیث ، فقه و اصول فقه تدریس میشد با این حال، فراگیران {بی قید و شرط} با در نظر گرفتن منشاء وحیانی این علوم، محلی برای نقد و کنکاش این علوم نمییافتند و آنها را بدون هیچ اشکالی {و نقدی}، همانطور که به پدران شان رسیده بود فرا میگرفتند. حتی علوم عقلی و یا علوم الوسائل برای شناخت بهتر علوم نقلی و روائی به کار میرفتند و علوم فیزیک، ریاضیات، تاریخ و جغرافیا برای مدت مدیدی بود که به فراموشی سپرده شده بود.[۲]چه بسا این سنتی گرایی –غیر منعطف– جامعه علمی و طلبگی الازهر و برخی سرزمینهای اسلامی یکی از دلائل پیدایش و رشد اندیشههای اجتماعی و تفسیری مدرن مصر به رهبری محمد عبده بوده است. این چنین برآورد میشود که مصریان (و مخصوصا طنطاوی جوهری صاحب الجواهر فی تفسیر القرآن) از پیشروهای اصلاح در ساختار واحدهای آموزشی (برنامه ریزی تحصیلی) مدارس و دورههای اسلامی بودهاند. براساس دیدگاه آلگار، در ایران نیز، تلاش علامه طباطبائی برای اهمیت بخشیدن به دروس فلسفه ِ اسلامی در حوزههای علمیه بی ثمر نماند.
در سال ۲۰۰۷، لوئیس آبراهام مدف رسالهی دکتری خویش را زیر نظر حامد آلگار در دانشگاه برکلی، در ایالات متحده آمریکا به پایان رساند. او در رساله اش به آراء تفسیری علامه پرداخته است. او معتقد است که کتاب «قرآن در اسلام» راهنمای بسیار خوبی برای علاقه مندانی است که میخواهند از روش تفسیری قرآن به قرآن علامه بیشتر بدانند. به گفته مدف، یکی از دلایل نگارش این رساله ناآشنا بودن بسیاری از پژوهشگران در غرب با آراء تفسیری علامه طباطبائی بوده است. همچنین، مدف علاوه بر بررسی پیشینه طباطبائی و نقش او در احیای {ساختار} حوزه در رشته هایی به غیر از علم فقه ، مدعی تحلیل نوگرایی در سنتهای تفسیری پیشین و اجتهاد تفسیری به کار رفته در المیزان است. در بخش نتیجه گیری رساله اش چنین بیان میدارد که طباطبائی یک فیلسوف و مفسر منحصر به فرد در جهان تشیع میباشد که به بهترین نحو ممکن به روش تفسیری قرآن به قرآن رجوع نمود. او نسبت به مفسران گذشته مسیر متفاوتی را طی کرده چراکه آنها به ندرت از روش قرآن به قرآن برای شرح آیات استفاده میکردند و در اصل بیشتر با تکیه بر روایات و چند روش محدود دیگر تفسیر خویش را به رشته تحریر در میآورده اند (صص ۱۳۷-۱۳۸).
المیزان پژوهی و پژوهشهای مرتبط به زبانهای اروپایی
Jane Dammen McAuliffe. Qur’anic Christians: an Analysis of Classical and Modern Exegesis (Cambridge: Cambridge University Press, 1991).
کتاب: «مسیحیان قرآنی/مسیحیان در قرآن: بررسی تفسیر مدرن و کلاسیک»
Mahmoud M. Ayoub. The Qur’an and Its Interpreters, The House of ‘Imrān. Vol. 2. (Albany, NY: State University of New York Press, 1992).
کتاب: «قرآن و مفسرین آن، آل عمران»
Algar, Hamid. “ ‘Allāma Sayyid Muhammad Husayn Tabātabā’ī: Philosopher, Exegete, and Gnostic” Journal of Islamic Studies ۱۷/ ۳ (۲۰۰۶): ۳۲۶-۳۵۱.
مقاله: «علامه سید محمد حسین طباطبائی: فیلسوف، مفسر و عارف»
Louis Abraham Medoff. “Ijtihad and Renewal in Qurʼanic Hermeneutics: An Analysis of Muhammad Husayn Tabātabāʼīʼs Al-Mīzān Fĭ Tafsīr Al-Qurʼān.” (PhD diss., University of California, Berkeley, 2007)
رساله دکتری: «اجتهاد و تجدید در هرمنوتیک قرآنی: بررسی المیزان فی تفسیر القرآن اثر محمد حسین طباطبائی»
Massimo Campanini. The Qur’an: Modern Muslim Interpretations. Trans. Caroline Higgitt (New York: Routledge, 2010).
کتاب: «قرآن: تفسیرهای اسلامی مدرن»
Kathrin Klausing, “Two Twentieth- century Exegetes between Traditional Scholarship and Modern Thought: Gender Concepts in the Tafsīrs of Muhammad Husayn Tabātabā’ī and al-Tāhir Ibn ‘Āshūr” in Görke, Andreas, and Johanna Pink, eds. Tafsīr and Islamic Intellectual History: Exploring the Boundaries of a Genre (Oxford & London: Oxford University Press in Association with Institute of Ismaili Studies, 2014/2015), 419-440.
فصلی از یک کتاب: «دو مفسر قرن بیستم مابین رویکرد سنتی و اندیشه مدرن
Urs Gösken, Kritik der westlichen Philosophie in Iran: Zum geistesgeschichtlichen Selbstverständnis von Muhammad Husayn Tabataba’i und Murtaza Mutahhari/ Iranian Intellectuals and their Critique of the West: Muhammad Husayn Tabatabaí and Morteza Motahhari. Vol. 6. (Berlin: Walter de Gruyter GmbH & Co KG, 2014).
کتابی به زبان آلمانی: «متفکران ایرانی و انتقادشان از غرب: محمد حسین طباطبائی و مرتضی مطهری/ نقد فلسفه غرب در ایران»
نویسنده این اثر، علامه طباطبائی و شهید مطهری را دو عنصر اساسی در شکل گیری عقلانیت ایرانی در قرن بیستم بر میشمارد و به بررسی آراء آنها در مورد فلسفه اسلامی و غرب میپردازد. همچنین به تاثیر دیدگاههای این دو محقق در شکل گیری اندیشههای پیش از انقلاب ۵۷ میپردازد. این کتاب به آراء تفسیری علامه توجهی ندارد.
المیزان و پژوهشگران شیعی در غرب
تا جاییکه زمان اجازه میداد و جستجو نمودم، پژوهشگری به نقد آراء تفسیری علامه طباطبائی در دوران قبل از انقلاب اسلامی نپرداخته به جز آنکه برخی از صاحبنظران همچون شهید مرتضی مطهری و سیدحسین نصر به نقل، شرح، بسط و یا ترجمه آثار وی همت گماشتند. اما پس از سال ۱۳۵۷ و رسانه ای تر شدن انقلاب اسلامی ایران، بسیاری از طلاب و پژوهشگران خارجی به سبب آشنایی مستقیم یا غیر مستقیم با مبلغین شیعه (خصوصا ایرانی) در اروپا و آمریکای شمالی با آثار و اندیشههای صاحبنظران ایرانی همچون امام خمینی (ره)، علامه طباطبائی، مرحوم علی شریعتی و شهید مرتضی مطهری آشنا میشدند. چندی از آثار این افراد ابتدا در داخل ایران به انگلیسی ترجمه میشد. در این میان، جلدهای ابتدایی تفسیر علامه طباطبائی در سال ۱۹۸۳ میلادی توسط سید سعید اختر رضوی به انگلیسی ترجمه و در تهران به چاپ رسید.[۳] کتاب “تعالیم اسلام” در سال ۱۹۸۹ میلادی در آمریکای شمالی بارها منتشر شد.[۴]
همچنین، دیگر پژوهشگران ایرانی به بررسی آراء فلسفی-تفسیری علامه پرداختهاند. برخی از آنها بدین ترتیب میباشند:
گزیده ای از المیزان پژوهیِ محققان ایرانی شیعی
Abolfazl Sajedi Bidgoli, “Revelation and Reason in the Thought of Tabātabā’ī with Special Reference to the Question of Freedom in Islam” (PhD diss., Institute of Islamic Studies, McGill University, 1995).
رساله دکتری: «وحی و عقل در اندیشه علامه طباطبائی: با تاکید بر مسئله آزادی در اسلام»
Seyed Ahmad Rahnamaei, “The Concept of Self-Realization in the Educational Philosophies of John Dewey and ‘Allāma Tabātabā’ī (A Comparative Study)” (PhD diss., Faculty of Education, McGill University, 1999).
رساله دکتری: « مفهوم خودشناسی (شناخت/معرفت نفس)[۵] در فلسفه آموزشی جان دیویی (دووی) و علامه طباطبائی»
Mohammad Hossein Mokhtari, “The Exegesis of Tabatabaei and the Hermeneutics of Hirsch: A Comparative Study” (PhD diss., Durham University, 2007).
رساله دکتری: «تفسیر طباطبائی و هرمنوتیک هرش: مطالعه مقایسه ای»
مقاله: «دیدگاههای طباطبائی در مورد احادیث و اسباب النزول در تفسیر {و شرح} قرآن»
Yousef Daneshvar Nilu. “Revelation and Religion: A Comparative Study of Karl Barth and Muhammad Hussein Tabataba’i” (PhD diss., University of St. Michael’s College, University of Toronto, 2009).
رساله دکتری: «وحی و دین: بررسی مقایسه ای کارل بارث و محمد حسین طباطبائی»
المیزان پژوهی به زبان عربی
تعداد زیادی از اسلام پژوهان مسلمان با تفسیر المیزان آشنایی دارند. برخی از مسلمانان به بررسی و یا نقد آراء تفسیری وی پرداختهاند. یکی از کاملترین آثار عربی توسط علی الاوسی و با عنوان «طباطبائی و روش تفسیری وی در “المیزان”» است که توسط سازمان تبلیغات اسلامی در سال ۱۹۸۵ میلادی برابر با ۱۴۰۵ ه. ق. به چاپ رسید. الاوسی ابتدا مختصرا به شروع جریانهای نواندیشی و تفسیری مدرن و انواع تفسیرهای به رأی در جهان اسلام میپردازد. در بخش اول کتاب به زندگینامه و دوران طلبگی/تحصیل و استادی علامه طباطبائی و اوضاع و احوال ایران و جهان اسلام میپردازد. در بخش دوم، از روشهای تفسیری مفسران، چگونگی بهره مندی المیزان از روایات، روش قرآن به قرآن، رویکردهای فلسفی-عقلی، و غیره صحبت میکند. قسمت پایانی کتاب به موضوعاتی مرتبط با علوم قرآنی همچون مکی و مدنی بودن سور، سبب نزول، نسخ در قرآن، آیات الاحکام و قرائات اختصاص یافته است.
در سالهای اخیر، چندی از دانشجویان دانشگاه کوفه در عراق به تالیف رسالههای کارشناسی ارشد مرتبط با اندیشههای علامه طباطبائی پرداختند.
مهند محمد صالح در سال ۲۰۰۶ به بررسی آراء فلسفی و کلامی علامه طباطبائی و مظاهر جاسم عبدالکاظم به ابعاد روایی المیزان پرداخت. در سال ۲۰۰۹ رساله ای با عنوان «مسئله تاویل در تفسیر المیزان» توسط لمیاء مهدی سعید ارئه شد و در سال ۲۰۱۱، علی خضر محمد الشکری به بررسی نظریه جری و انطباق (تطبیق) در تفسیر المیزان همت گماشت.
برخی از “المیزان پژوهی ها” مورد نقد پژوهشگران شیعی نیز قرار گرفته است. مثلا بخش دوم از رساله (و کتاب) «گرایشهای تفسیری در قرن چهاردهم» اثر فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی، به روشهای تفسیری شیعه میپردازد[۶] که بعدا مورد نقد حمید احمدیان قرار گرفت.[۷]
گزیده ای از “المیزان پژوهی” به زبان عربی[۸]
علی رمضان مطر، الطباطبائی ومنهجه فی تفسیره المیزان, رساله ماجستیر بکلیه دار العلوم : القاهره، سنه ۱۹۸۰م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دار العلوم قاهره: « طباطبائی و روش تفسیری وی در المیزان»
علی الاوسی، الطباطبائی و منهجه فی تفسیره “المیزان” (طهران: معاونیه الرئاسه للعلاقات الدولیه فی منظمه الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۵).
کتاب: «طباطبائی و روش تفسیری وی در تفسیر {وی}”المیزان”»
موسى ک یلماز، تفسیر الإمامیه عند الطبرسی والطباطبائی, رساله دکتوراه بجامعه أتاتورک : ترکیا ۱۹۸۵م.
رساله دکتری دانشگاه اتاتورک ترکیه: «تفسیر امامیه براساس{بررسی آراء} طبرسی و طباطبائی»
یوسف سلیم إبراهیم الفقیر، تفسیر محمد حسین الطباطبائی: المیزان فی تفسیر القرآن (دراسه منهجیه ونقدیه)، رساله ماجستیر بالجامعه الأردنیه, ۱۹۹۴م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اردن « تفسیر محمد حسین طباطبائی: المیزان فی تفسیر القرآن (مطالعه {بررسی} روش شناسی و انتقادی)
فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی، اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، بیروت: موسسه الرساله ، ۱۹۹۷ م.
این کتاب « گرایشهای تفسیری در قرن چهاردهم» برگرفته از رساله دکتری نویسنده در سال ۱۹۸۵ میباشد. در قسمتی از این کتاب، نویسنده با رویکردی تحلیلی به بررسی روش تفسیری شیعه (بطور مثال به کار رفته در المیزان) میپردازد (منهج الشیعه فی تفسیر القرآن).
شمران سرکال یونس العجلی، منهج الطباطبائی فی تفسیر القرآن، مجله النور : (بیت التمویل الکویتی) : الکویت, العدد ۷۱, ۱۹۹۷م.
مقاله: «روش طباطبائی در تفسیر قرآن»
لیس علی بابکر عابدین، منهج الأستاذ محمد حسین الطباطبائی فی تفسیر المیزان؛ دراسه مقارنه، رساله دکتوراه بجامعه القرآن الکریم والعلوم الإسلامیه بالسودان ۲۰۰۱م.
رساله دکتری دانشگاه قرآن کریم و علوم اسلامی سودان: « روش استاد محمد حسین طباطبائی در تفسیر المیزان، مطالعه مقایسه ای»
یاسین علی بابکر عابدین، تفسیر المیزان لمحمد حسین الطباطبائی وقیمته العلمیه؛ دراسه تحلیلیه، رساله دکتوراه بجامعه القرآن الکریم والعلوم الإسلامیه أم درمان / السودان، ۲۰۰۴م.
رساله دکتری دانشگاه قرآن کریم و علوم اسلامی، سودان: « تفسیر المیزان اثر محمد حسین طباطبائی و ارزش }و جایگاه{ علمی آن، مطالعه و بررسی تحلیلی»
مظاهر جاسم عبدالکاظم، البحث الروائی فی تفسیر المیزان، رساله ماجستیر بکلیه الفقه فی جامعه الکوفه،۲۰۰۶ م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه کوفه: «بررسی {مباحث} روائی {در} تفسیر المیزان»
حامد جوید عبد الحسن، منهج التفسیر العقلی عند محمد حسین الطباطبائی، رساله ماجستیر بالجامعه المستنصریه۲۰۰۷م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه مستنصریه: « روش تفسیر عقلی از منظر محمد حسین طباطبائی»
لمیاء مهدی سعید، قضیه التاویل فی تفسیر المیزان، رساله ماجستیر بکلیه الفقه فی جامعه الکوفه، ۲۰۰۹ م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه کوفه: « مسئله تاویل در تفسیر المیزان»
– علی خضر محمد الشکری، نظریه الجری والانطباق فی تفسیر المیزان عند السید الطباطبائی، رساله ماجستیر بکلیه الفقه فی جامعه الکوفه، ۲۰۱۱ م.
پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه کوفه: « نظریه جری وتطبیق از منظر سید طباطبائی»
المیزان پژوهی در جنوب شرقی آسیا
با پیروزی انقلاب اسلامی، به تدریج پژوهشگران جنوب شرق آسیا بویژه در منطقه مالایا و اندونزی و از طریق رسانه ها، مبلغین و دستگاههای تبلیغاتی با موج جدیدتری از مطالعات اسلامی شیعی آشنا شدند. گروهی جذب ادبیات انقلابی شیعه برگرفته از آثار مرحوم علی شریعتی و شهید مرتضی مطهری شدند و گروهی نیز به اندیشههای اسلامی امام خمینی (ره) روی آوردند. اما گسترش چنین افکاری با محدودیتهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی به همراه بود. بسیاری از پژوهشگران براین باورند که پس از سقوط حکومت ژنرال سوهارتو در سال ۱۹۹۸، فضای بیشتری در اختیار اقلیتهای شیعی در اندونزی قرار گرفت. حتی دانشجویانی از این کشور برای فراگیری علوم دینی راهی ایران و حوزههای علمیه شیعی شدند. بدین ترتیب اندیشههای شیعی بیشتری بطور رسمی (مستقیم و غیرمستقیم) وارد این منطقه شد. ابتدا آثار افرادی چون علامه طباطبائی (آراء تفسیری و فلسفی) و سپس اندیشه های آیت الله مکارم شیرازی و سبحانی مورد توجه جامعه اندونزی قرار گرفت. نگاهی به پژوهشهای اخیر تفسیری شیعه در کشور اندونزی گواه اینست که حجم زیادی از این آثار به بررسی و معرفی اندیشههای تفسیری علامه محمد حسین طباطبائی در المیزان میپردازند. چیزی که بسیار به ندرت در دیگر کشورهای این منطقه همچون مالزی، برونئی، و غیره به چشم میخورد.
در ذیل چندی از آثار پژوهشگران اندونزیایی پیرامون تفسیر المیزان را که غالبا بصورت رساله و پایان نامه ارائه شده اند را معرفی میکنیم:
Ibn Mustafa, Perkawinan Mut’ah dalam Perspektif Hadis dan Tinjauan Masa Kini: Dikaji dari Kitab Tafsir Al-Mizan Karya ‘Allamah Thabathaba’i & Hak-hak Wanita dalam Islam karya Murtadha Muthahhari (Jakarta: Lentera Basritama, 2002/2003).
کتاب: «ازدواج موقت از منظر حدیثی و مطالعات (دیدگاه های) معاصر: بررسی کتاب تفسیر المیزان اثر علامه طباطبائی و {نظام} حقوق زن در اسلام از مرتضی مطهری»
Edi Sugiyanto, “Nikah Mut’ah dalam Tafsir al-Maragi dan Tafsir al-Mizan” (PhD diss., UIN Sunan Kalijaga Yogyakarta, 2003).
رساله دکتری: «نکاح متعه در تفسیر المراغی و المیزان»
Fuatuttaqwiyah, “Kisah Nabi Yunus dalam al-Qur’an (Kajian Komparatif tafsir al Mizan dan tafsir fi Zilal al Qur’an)” (Skripsi thesis, UIN Sunan Kalijaga, 2003).
پایان نامه/پروژه: «داستان یونس نبی در قرآن؛ مطالعه مقایسه ای تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن»
Waryono Abdul Ghafur, “Millah Ibrahim dalam Al-Mizan fi Tafsir Al Qur’an Karya Muhammad Husein Ath Thabathaba’i” (PhD diss., Pasca Sarjana, 2007).
رساله دکتری: «مله ابراهیم در المیزان فی تفسیر القرآن اثر محمد حسین طباطبائی»
رساله دکتری: «داستان همسر فرعون و مریم در قرآن: بررسی تفسیر المیزان اثر محمد حسین طباطبائی»
Khoirun Nasikhin, “Malaikat dalam Perspektif Al-Qur’an (Studi Komparatif Penafsiran Muhammad Husein Thabathaba’i dalam Tafsir al-Mizan dan Fakhr Ar-Razi dalam Tafsir Mafatih al-Ghaib)” (Fakultas Ushuluddin IAIN Walisongo, ۲۰۰۸).
پایان نامه/پروژه: «ملائکه از منظر قرآنی/ملائکه در قرآن؛ مطالعه مقایسه ای تفسیر محمد حسین طباطبائی در تفسیر المیزان و فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب»
Muhammad Husni Mahbub, “Hak Keluar Rumah Bagi Wanita Menurut Penafsiran Ibn Kasir dan at-Tabataba’i dalam Tafsir ibn Kasir dan al-Mizan (Studi Metodologi dan Penafsiran Terhadap QS. al-Ahzab ۳۳: ۳۳” (PhD diss., UIN Sunan Kalijaga Yogyakarta, 2009).
رساله دکتری: «حق بیرون از خانه برای زن براساس آرای ابن کثیر و طباطبائی در تفاسیر ابن کثیر و المیزان؛ مطالعه روش شناسی و تفسیر آیه ۳۳ سوره احزاب»
Ahmad Zainuddin, “Shi’ah dan Perempuan (Telaah penafsiran Muhammad Husain al-Tabataba’i dalam al-Mizan fi Tafsir al-Qur’an tentang hak social dan hak politik perempuan)” (PhD diss., IAIN Sunan Ampel, ۲۰۱۰).
رساله دکتری: «{مکتب} شیعه و زنان؛ بررسی {آراء-} تفسیر محمد حسین طباطبائی در المیزان فی تفسیر القرآن پیرامون حقوق اجتماعی و سیاسی زنان»
Muhamad Sodikin, “Studi Komparatif Kitab Jami al-Bayan an Tawil ay al- Quran dan al-Mizan fi Tafsir al-Qur’an Tentang Iblis dalam al-Qur’an ” (PhD diss., UIN Sunan Kalijaga Yogyakarta, ۲۰۱۰).
رساله دکتری: «مطالعه مقایسه ای جامع البیان عن تاویل ای القرآن و المیزان فی تفسیر القرآن در مورد ابلیس در قرآن»
Ahmad Hazami, “Studi Komparatif Penafsiran Rasyid Ridha dan Tabataba’i terhadap Surat al-Maidah Ayat ۶۷” (Skripsi thesis: Universitas Islam Negeri Syarif Hidayatullah Jakarta, 2011).
پایان نامه/پروژه: «مطالعه مقایسه ای تفسیر رشید رضا و طباطبائی پیرامون آیه ۶۷ سوره مائده»
Khairunnas Jamal, “Pengaruh Pemikiran Husain Thabathaba’i dalam Tafsir al- Mishbah” Jurnal Ushuluddin ۱۴/۲ (۲۰۱۱): ۲۰۲-۲۱۳.
مقاله: « تاثیر اندیشه حسین طباطبائی بر تفسیر مصباح»
Aris Widodo. “Hermeneutika dan Misteri Sabda Tuhan; Manhaj Tafsir Thabathaba’i dalam Memaknai Huruf huruf Muqatta’ah” Jurnal Religia ۱۴/ ۱ (۲۰۱۲): ۲۳-۴۴.
مقاله: «هرمنوتیک و رمز کلام خدا؛ روش تفسیر طباطبائی در شرح حروف مقطعه»
Aisyah Nihayatun Nu’ama, “Taqiyyah Perspektif Muhammad Husain Al-Tabataba’i dalam al-Mizan fi Tafsir al-Qur’an” (PhD diss., UIN SUNAN KALIJAGA, ۲۰۱۳).
رساله دکتری: «تقیه از منظر محمد حسین طباطبائی در المیزان فی تفسیر القرآن»
Sidik Mursidi, “Penafsiran Muhammad Husain al-Tabataba’i terhadap surat al-‘Alaq ۱-۵ dalam al-Mizan fi Tafsir al-Qur’an” (PhD diss., UIN Sunan Kalijaga, ۲۰۱۳).
رساله دکتری: «تفسیر محمد حسین طباطبائی پیرامون آیات ۱ تا ۵ سوره علق در المیزان فی تفسیر القرآن»
Sri Inayah, “Tafsir Surat al-Zalzalah (Studi Perbandingan antara Tafsir Thanthowi dengan Tafsir Thabathaba’i)” (PhD diss., IAIN Walisongo, ۲۰۱۳).
رساله دکتری: «تفسیر سوره زلزله؛ بررسی تطبیقی بین تفسیر طنطاوی (الجواهر) با تفسیر طباطبائی (المیزان)»
Mohd Najib Abdul Kadir, et al. “Al-Mizan fi Tafsir Al-Quran: A Review on Al-Tabataba’i’s Philosophical Exegesis” The Social Sciences ۱۰/۳ (۲۰۱۵): ۳۲۵-۳۳۲.
مقاله به زبان انگلیسی توسط پژوهشگران دانشگاه اسلامی مالزی: «المیزان فی تفسیر القرآن: مروری بر تفسیر فلسفی طباطبائی»
_________________________________________________________
[۱] لیست آثار معرفی شده در این نوشتار، پیشتر در نمایشگاه بین المللی قرآن (تهران) سال ۱۳۹۴ ارائه شده است.
[۲] Charles Clarence Adams, Islam and modernism in Egypt: a study of the modern reform movement inaugurated by Muḥammad ʻAbduh (Oxford: H. Milford [at the] Oxford University Press, 1933), p. 29.
[۳] Muhammad Husayn al-Tabātabā’ī, al-Mīzān fī Tafsīr al-Qur’ān, trans. Sayyid Saeed Akhtar Rizvi (Tehran: World Organization for Islamic Services, 1983).
[۴] Muhammad Husayn al-Tabātabā’ī, Islamic Teachings, An Overview, trans. R. Campbell (Canada: John Deyell, 1989); (New York: al-Mizan, 1989); (New York: Mustazafan Foundation, 1989).
[۵]معانی متفاوتی برای این واژه وجود دارد. احتمال وجود ترجمه بهتری برای واژه self-realization وجود دارد.
[۶] فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی، اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر (الریاض: موسسه الرساله، ۱۹۹۷/۱۴۱۸).
[۷] حمید احمدیان، دراسه نقدیه على نقد المیزان فی تفسیر القرآن ، سایر,ماب- کشور عراق,۱۳۸۸,
[۸]برخی از این آثار را میشود در اینجا یافت: http://vb.tafsir.net/tafsir38106/#.WBkCJOB97IU
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...