نوع اثر مقاله
موضوع آثار تاریخی اعراب تاریخ اسلام جغرافیای تاریخی جهان باستان سیره معماری و شهرسازی هنر و معماری
ناشر BRILL
نویسنده G. D. R. King
عنوان انگلیسی The Paintings of the Pre-Islamic Kaʿba
ترجمه-تلخیصمحمدرضا جلالی
مجلهمقرنس: سالنامهای درباره فرهنگهای بصری جهان اسلام
صفحات 219-229
سال نشر 2004
شماره ۲۱
منبع Muqarnas, Vol. 21
The Paintings of the Pre-Islamic Kaʿba
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: آیا تابهحال نقلوقولی در باب نقاشیهای کعبه شنیدهاید؟ اینکه در روزگاری پیش از ظهور اسلام، در دلِ کعبه، خانۀ خدا و قبلۀ امروزی مسلمان، نقشونگارهایی وجود داشته است؟ دکتر جی.آر.دی کینگ، استاد دانشگاه سواس انگلستان در مقالۀ «نقاشیهای پیش از اسلام کعبه» با نگاهی موشکافانه و تحلیلی به اسناد تاریخی و باستانشناختی، به همین موضوع پرداخته است. نگارندۀ مقاله در رسالۀ دکتریاش به معماری و کاشیکاری مسجد جامع دمشق پرداخته بود و موضوعاتی همچون معماری، باستانشناسی، هنر عربی، سوریۀ بزرگ، ایران و اقیانوس هند از مضامین اصلیِ کارهای پژوهشی اوست.
روایتِ مقاله اینگونه آغاز میشود: در حوالی سال ۶۰۸ میلادی، به دلیل وقوع آتشسوزی در کعبه، این مکان نیاز به بازسازی داشت. قبیلۀ قریش نیز برای بازسازی کعبه با باقوم الرومی[۱]، معمار خارجی حاضر در شهر مکه قرارداد بستند. معمار سقفی صاف (و نه شیبدار) با ۶ ستون و ارتفاعی به حدود ۱۸ ذراع برای آن در نظر گرفت. [۲] همچنین با لایههای یکیدرمیان سنگ و چوب، و با اتصال این مصالح بهیکدیگر با گچ، کعبه را بازسازی کرد. سقف و سطح دیوارهای داخلی آن را تزئین کردند و بر ستونها نقاشیهایی از چهره پیامبران، درختان، فرشتگان، ابراهیم، تیرهای غیبگویی و نیز نقاشیهای عیسی مسیح و مریم آویختند. نمای بیرونی هم با «کسوه الکعبه»[۴] پوشانده شد.
طراحی کعبه به همین صورت و منوال بود تا زمانی که پیامبر اسلام (ص) مکه را در سال ۶۳۰ پس از میلاد[۵] فتح کرد. حضرت محمد (ص) دستور دادند وجود کعبه از تصاویر و صُوَر مشرکانه از جمله نقاشیها و بُت هُبَل[۶] پاک شود. با این توضیحات، دکتر کینگ لحظهٔ «بازسازی کعبه» توسط قریش را، اساساً آخرین زمان برای ارجاع تاریخی به نقاشیهای کعبه در نظر میآورد؛ زیرا پس از فتح مکه به دست مسلمین دیگر اثری از آنان باقی نماند. البته باید توجه داشت که نظر اسناد و منابع تاریخی در مورد رأی پیامبر اسلام در باب حذفِ «تمامی» نقاشیهای درون کعبه متفاوت است.
بهعنوان مثال برخی منابع راوی این روایتاند که پیامبر دستور به حذف تمامی نقاشیهای داخل کعبه داد جز نقاشی عیسی مسیح و حضرت مریم. این موضوع نیز در منابع ذکر شده است که پیامبر (ص) تا پاکیِ کاملِ خانۀ خدا از ظواهر جاهلی از ورود به کعبه اجتناب میورزیدند. البته این امکان وجود دارد که ظواهر جاهلی تنها اشاره به بتهای قابلحمل داشته باشند و نه نقاشیها. به عبارت دیگر، پیامبر علیرغم وجود چند نقاشی، وارد کعبه شدهاند. روایتی دیگر حاکی از آن است که پیامبر (ص) دستان خود را دور ستون نقاشی عیسی مسیح حائل کردند تا گزند و آسیبی به آن نقاشی نرسد؛ این در حالی است که به همراهانشان اجازۀ پاککردن سایر نقاشیها را صادر کردند. این روایت نشان میدهد که ایشان به کعبه ورود داشتهاند.
نکتۀ بعدی این است که نقاشیهای کعبه، نقاشیهایی بر روی دیوار و ستونهای گچکاریشده بودند، نه آثاری قابلحمل و جابهجایی (برخلاف تصور امروزی ما از آثار دنیای نقاشی در موزهها). پس منطقاً آنها از روی دیوار برداشته نشده؛ بلکه از روی دیوار «پاک» شدند. پیامبر (ص) نیز دستور دادند نقاشیها را با آب زمزم پاک کنند، و این موضوع نشاندهندۀ این است که رنگ بهکاررفته در نقاشیهای بر دیوار گچیِ داخلیِ کعبه، بر پایهٔ آب بوده است. در مورد نقاشیهای درخت هم در کعبه، جز صرفِ وجودشان، اطلاعات و جزئیات دیگری در دست نیست.
در داخل کعبه تابلوی دیگری نیز به چشم میخورد؛ مریم مقدس و عیسی مسیح که در سنین نوزادی بر دامان و آغوش او آرام گرفته است؛ شمایلی که در هنرِ مسیحیِ قرنِ هفتم نیز به چشم میخورد. در کنار این شمایلنگاری دیگری نیز از یمنِ قرنِ اولِ میلادی وجود دارد که تصویرگرِ زنی است به نام «غلیله» که با آلات موسیقی نشسته است. این تابلو آگاهی از موتیف مادر-فرزند را به ما نشان میدهد. موتیفی که بعدها هنر مسیحی برای بهتصویرکشیدن مریم و مسیح آن را به کار گرفت.
باید توجه داشت که نقاشیهای کعبه نسبتاً ساده به نظر میرسند و این موضوع بیشتر به منابعِ محدودِ اعراب پیش از اسلام و قریش برمیگردد. به طور مثال آنها از رنگ بهعنوان ابزاریِ ارزانقیمت برای تزیینات استفاده میکردند. نگارندۀ مقاله در باب منشأ نقاشیها نیز معتقد است که احتمالاً تحتتأثیر هنرِ مسیحیِ مناطقی باشد که تاجران قریش از آن بازدید میکردند مانند اتیوپی، مصر، سوریه و یمن. البته باید توجه داشت منابع و اطلاعات ما در باب این نقاشیهای عرب پیشا-اسلام بهشدت محدود است. بهعنوان نمونه نقاشیهای قریه الفاو[۷] تنها قادر به بازنمایی بخشِ کوچکی از هنر عربستان آن زمان خواهد بود.
با گسترش اسلام، سنت نقاشی بهتدریج در مکه فراموش شد، زیرا اسلام با خرج و هزینههای هنگفت مخالف بود. [۸] در کنارِ تمام دقتها و بررسیهای دکتر کینگ، نکتهسنجی او قابلتوجه است، زیرا که او معتقد است که ظهور دوبارۀ نقاشیهای دیواری در عصر اموی، در سایۀ «علاقه و حمایتِ پیشین قریش از نقاشیهای کعبه» قابل فهم و توضیح است.
در پایان میتوانید به تصاویر این مقاله نگاهی داشته باشید:
[۱] Baqum al-Rumi
[۲] اندازۀ واحد ذراع در منابع گوناگون متفاوت است به طور مثال ۶ مشت یا ۲۴ انگشت ذکر شده است.
[۳] اَزلام تیرهای تراشیده بیپر و پیکان هماندازه را گویند. یکی از مصادیق آن قِداح، به معنی تیرهای به کار رفته در گونهای از کهانت و قمار است. از این عنوان در فقه به مناسبت بحث قمار، در باب تجارت سخن رفته است.
[۴] پرده کعبه یا جامه کعبه (به عربی: کسوه الکعبه)(kiswa) به پرده و پوشش سیاهرنگی که بر روی کعبه وجود دارد گویند.
[۵] برابر ۲۰ رمضان سال هشتم هجری انجام گرفت.
[۶] بُت هُبَل مهمترین و بزرگترین بُتی بود که اعراب در دوران جاهلیت قبل از اسلام در کعبه قرار داده و آن را میپرستیدند و به آن «بت اعظم» میگفتند.
[۷] Qaryat al-Faw
[۸] این مضمون در کتب حدیثی نیز دیده میشود؛ إنَّ القَومَ إذا زَیَّنوا مَساجِدَهُم فَسَدَت أعمالُهُم / هر گاه مردم، مسجدهایشان را بیارایند، کردارشان تباه شده است.
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...