date پنج شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۱ views 411
اشتراک گذاری در Telegram Whatsapp Twitter Linkedin mail Facebook

book

نوع اثر مقاله

موضوع آثار تاریخی اعراب تاریخ اسلام جغرافیای تاریخی جهان باستان سیره معماری و شهرسازی هنر و معماری

ناشر ISMEO (International Association for Mediterranean and Oriental Studies)

نویسنده Laura E. Parodi

عنوان انگلیسی Solomon, the Messenger and the Throne Themes from a Mughal Tomb

ترجمه-تلخیصمحمدرضا جلالی

مجلهشرق و غرب

صفحات 127-142

سال نشر 2001

شماره ۵۱

منبع East and West, Vol. 51, No. 1/2

«سلطان زمین است و سلیمان زمانه است»: مروری بر مقالۀ «سلیمان، پیامبر و پادشاهی؛ مضامینی از آرامگاهی متعلق به دوران گورکانی» اثر دکتر لورا اِ پارودی

Solomon, the Messenger and the Throne Themes from a Mughal Tomb

معرفی کامل

مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان‌های اروپایی: مقالۀ «سلیمان، پیامبر و پادشاهی؛ مضامینی از آرامگاهی متعلق به دوران گورکانی» به خوانش مقبره‌ای می‌پردازد و نشان می‌دهد که پسِ پشت چنین بنایی چه معانی متعدد و متکثری درهم‌تنیده و نهفته است. نگارندۀ مقاله، لورا اِ پارودی، عضو هیئت علمی گروه آموزش (DISFOR) دانشگاه جنوا است. پارودی دارای مدرک دکترا در هنرهای آسیایی است و حوزه‌های پژوهشی‌اش شامل موضوعاتی چون علوم شناختی، تاریخ هنر و مطالعات فرهنگی است. او مقالاتی در باب هنر و فرهنگ گورکانی نیز به‌نگارش درآورده است.

گورکانیان یا تیموریان سلسله‌ای از نوادگان تیمور گورکانی‌اند که از ۱۵۲۶ تا ۱۸۵۷ میلادی حکومت کردند. درست است که این سلسله با لشکرکشی‌های متعدد تأسیس شد و پابرجا ماند، اما فرمانروایان گورکانی تلاشی برای سرکوب فرهنگ‌ها و ادیان در پیش نگرفتند و تسامح و مدارا را شیوۀ حکمرانی خویش قرار دادند. موضوعی که در ادامۀ این نوشته به آن باز خواهیم گشت.

نگارنده در این مقاله، مقبرۀ اکبرشاه، سومین و همچنین بزرگ‌ترین فرمانروا از سلسله گورکانیان را مطالعه کرده است. اکبرشاه فرزند همایون و پدر جهانگیرشاه بود که در منابع تاریخی دوران فرمانروایی‌اش را بین سال‌های ۱۵۵۶ و ۱۶۰۵ ذکر کرده‌اند. از وی در کنار آشوکا، یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در تاریخ هند و بزرگ‌ترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده‌اند. مقبرۀ باشکوه او، یادگاری از جاه‌طلبی و اوج شکوه دوران گورکانی است. این مقبره در شهر آگرا[۱]، سومین شهر بزرگ در ایالت اوتار پرادش در هندوستان، در بین سال‌های ۱۶۰۵ تا ۱۶۱۳ توسط پسرش، جهانگیرشاه بنا شده است. این بنا دستاوردی در عرصۀ هنر و معماری است که نشان‌دهندۀ ثروت، نوآوری و مهارت هنرمندان عصر گورکانی است. اما با لنز معماریِ صرف نمی‌توان به فهم همۀ ابعاد و وجوه این بنا دست یافت. بنایی که یک مقبره و آرامگاه صرف نیست. در دلِ شیوۀ طراحی و ظرافت‌های معماری این مقبره، ایده‌هایی پیچیده در باب تفکر سیاسی گورکانی، معنویت و سلطنت قرار گرفته است. طراحی این مقبره بر مدل چهارباغ آن هم در سنت تیموری متمرکز شده است که به وسیله راه‌ها و کانال‌های آب به چهار بخش تقسیم شده است. تناسب، هماهنگی و توازن باغ‌ها، نظم و هماهنگی دولت گورکانی را به ذهن متبادر می‌کند. سرسبزی، گل‌ها و درختان میوه گویا تصاویری از بهشت‌اند و مشخصاً باغ‌ها در باورهای گورکانی استعاره‌ای از زندگی پس از مرگ را منعکس می‌کنند. آرامگاه اصلی در مرکز قرار گرفته است و مسجد و دروازه‌های مجاور آن از جنس سنگ مرمرند که نشان‌دهندۀ ثروت و منابعی است که جهانگیرشاه در ساخت این بنای یادبود برای پدرش به کار گرفته است.

جلوه‌های تزئینات در سرتاسر مجموعه به چشم می‌خورد؛ از نقوش ظریفی که برگرفته از سنت‌های محلی هند و بومیان آن منطقه است تا کاشی‌های لعاب‌دار رنگارنگ با عناصری از فرهنگ ایرانی. طاق‌های طاقچه‌ای‌شکل، نقش‌ها و نگاره‌های گیاهان و پرندگان هوش‌رُبا و چشمگیرِ راهروها و دیوارها، حس بهشت و معنویت را برای بینندگان تداعی می‌کنند.

در کنار این بُعد، طراحی این مقبره نشان‌دهندۀ تنوع فرهنگی و قدرت امپراتوری گورکانی است؛ زیرا آن‌ها توانستند عناصر گوناگون موجود در تمام قلمروشان را با هم ترکیب کنند. کلیتی واحد و فراگیر که در تلاش بود تمام کثرت‌ها را در خود جمع کند. ترکیبی از عناصر فرهنگی مختلف که نمایانگر نظر اکبرشاه در باب وحدت نیز بود همان گونه که این باور در ایمان «دین الهی» [۲] نیز تجسم یافت.

نمادها و ایده‌های غنی در کتیبه‌های دیوارهای داخلی و خارجی مقبره نیز دیده می‌شوند که نشانگر «پیشوایی» معنوی و سلطنت «مقدس» اکبرشاه است. نقشی که او در هدایت حکومت دارد سبب می‌شود از او به‌عنوان «انسان کامل» یاد شود. جایگاه مقبره فراتر و رفیع‌تر از آسمان نهم توصیف می‌شود که اشاره به این ایده دارد که سلطان رکنِ رکین نظم کیهانی است. اکبرشاه همچنین با عنوان «سلیمان ثانی» نیز معرفی می‌شود؛ ارجاعی به سلیمان نبی که مُلک و حکومت او، همواره از حیث نیکی و عدل و درستی، مورد استناد همگان قرار گرفته است.

کتیبه‌ها با استناد به سلیمان نبی، اکبرشاه را در فرمانروایی به صفات «خردپیشه» و «وارسته» و ایده‌آل متصف می‌سازد و  از کهن‌الگوی «پادشاهی مقدس» برای مشروعیت‌بخشی به شاهِ گورکانی استفاده می‌کند. آیاتی از سوره‌های احزاب، صافات و ملک بصورت کتیبه بر دیوارها نقش شده است که به موضوع تادیب و بخشش در جهان آخرت اختصاص دارد و در معماری تاج محل نیز به چشم می‌خورد. بهشت به ممکلت گورکانی پیوند می‌خورد و اکبر به سلیمان.

البته دراین‌بین، از نقشِ جهانگیرشاه نباید غافل شد. در کتیبه‌ها به طور برجسته‌ای از او به‌عنوان سازنده و حامی این بنا یاد می‌شود. جهانگیر این بنا را «روشنی‌بخش ستاره‌ها و حتی پیشی‌گیرنده از بهشت» توصیف می‌کند که این عبارات به‌تنهایی بلندپروازی او در ساخت بنایی باشکوه برای پدرش را نمایش می‌دهد. در کنار این، تکمیل آرامگاه سبب شد جهانگیر به‌عنوان جانشین شایستۀ پدر شناخته شود. به عبارتی دیگر، کتیبه‌ها بیانگر اقتدار شاهنشاهی و تمایل او به معرفی جانشینی است که می‌تواند دوران طلایی گورکانیان را که در دورۀ پادشاهی پدرش رقم خورده بود ادامه دهد.

آرامگاه و مقبره اکبرشاه در یک نگاه اجمالی به اوج نظم امپراتوری گورکانی و استفادۀ آنان از این بنا در جهت اهداف سیاسی اشاره دارد. این مقبره از مجرای مقیاسی چشمگیر، مواد ظریف و تناسبات هارمونیک، اندازه و ثروت گستردۀ امپراتوری را به صورتی عینی نشان می‌دهند. در تزئینات و کتیبه‌های این بنا، مضامین پادشاهی، معنویت و میراث سلسله‌ای درهم‌آمیخته است و مقبره اکبرشاه به‌عنوان یک اثر تبلیغاتی امپراتوری، شکوه و جلال حاکمیت گورکانیان را برای آیندگان اعلام و عظمت و آرمان‌هایی را که امپراتوری بر اساس آن بنا شده بود، ملموس می‌سازد.

عکس‌هایی از این بنا را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید؛

مقبره اکبرشاه از سمت جنوب (عکس: L.E. Parodi)
مقبره اکبرشاه از سمت جنوب (عکس: L.E. Parodi)

 

نقشه مجتمع مقبره اکبر شاه
نقشه مجتمع مقبره اکبر شاه

 

جزئیات تزئینات در دهلیز (عکس: L.E. Parodi)
جزئیات تزئینات در دهلیز (عکس: L.E. Parodi)

 

جزئیات ایوان غربی (عکس: L.E. Parodi)
جزئیات ایوان غربی
(عکس: L.E. Parodi)

 

جزئیات ایوان شرقی(عکس: L.E. Parodi)
جزئیات ایوان شرقی
(عکس: L.E. Parodi)

 

 

 


[۱] Agra

[۲] دین الهی نام آیینی بود که اکبر کبیر، پادشاه گورکانیان در هندوستان، با توجه به علاقه‌اش به ادیان و عقاید به صورت دینی تلفیقی و جدید در حدود ۱۵۶۰ میلادی ابداع کرد. این دین آمیزه‌ای از ادیان هندوئیسم، اسلام، مسیحیت، جینیسم و زرتشتی به‌شمار می‌رفت.

comments

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

message
message
message

نظرات شما

نظری برای این مطلب ثبت نشده است