date سه شنبه ۱۳۹۹/۰۸/۱۳ views 1772
اشتراک گذاری در Telegram Whatsapp Twitter Linkedin mail Facebook

book

نوع اثر مقاله

موضوع مطالعات قرآنی

نویسندهآلن جورج

ترجمه-تلخیصآلا وحیدنیا

مجلهمجله‌ی مطالعات قرآنی

شماره 1

سال نشر 2015

نقطه های رنگی و مسأله خاستگاه قرآن‌های کهن، بخش دوم

Coloured Dots and the Question of Regional Origins in Early Qur’ans (Part II)

معرفی کامل

بخش نخست این مقاله (در مجله‌ی مطالعات قرآنی، سال هفدهم، ش ۱، ۲۰۱۵) با مطالعه اظهارات ابوعمرو دانی عُمدتاً در کتاب “المُحکم فی نَقط المصاحف” در خصوص الگوی منطقه‌ای در نَقط مصاحف آغاز شد. سپس اظهارات دانی با مخطوطات به جامانده از سده‌‌ های سوم و چهارم هجری که منسوب به سرزمین های شام، عراق و ایران بودند تطبیق داده شد. این تحلیل ها تا حد زیادی مشاهدات ابوعمرو دانی را تأیید می‌کرد و بر وجود نوعی قاعده و شیوه‌ی حاکم برای نَقط مصاحف در این منطقه که ابوعمرو دانی آن را مشرق اسلامی می‌نامد دلالت می‌کرد.
در بخش دوم مقاله رویکرد مشابهی برای مغرب اسلامی به کار رفته است. اظهارات ابوعمرو دانی در خصوص نظام خاصِ آونگاری و نَقط مصاحف در مغرب اسلامی که ریشه در شیوه ی نَقط در مدینه داشته و از آنجا به مغرب اسلامی راه یافته است با قرآن‌هایی که احتمال می‌رود مربوط به منطقه مغرب جهان اسلام باشند بررسی شده است.
به این منظور ابتدا شیوه ی نَقط و آوانگاری در قرآن‌هایی وقف نامه دار بررسی می‌شود که عبارتند از:

  • قرآن فَضل (به تاریخ ۲۹۵ هجری یا پیش از آن)

مصحفی کوچک در ابعاد ۵/۱۰*۱۶ سانتی متر، که هر صفحه حاوی ۶ سطر است. خط این مصحف در دسته بندی فرانسوا دروش خط D.III است. احتمالاً این قرآن در ۳۰ مجلّد بوده است که امروزه صدها برگه از آن در موزه ملی هنرهای اسلامی در رقاده در غرب شهر قیروان محفوظ است. بخش اعظم این برگه  ها در این موزه تحت شماره R64a نگه داری می‌شود. چهار برگه دیگر از این مصحف در موزه ملی فرانسه در پاریس تحت شماره Arabe 5178m (برگه های ۱۸ تا ۲۱) محفوظ است. هر کدام از مجلّدات این مصحف با یک وقف نامه آغاز شده است که در آن عبارت ” و کتبت فضل بخطها فی محرم سنه خمس و تسعین و مأتین” آمده است. (محرم سال ۲۹۵ هجری)
این قرآن با اینکه متعلق به منطقه قیروان است اما نظام آوانگاری آن شبیه به اظهارات دانی در خصوص نَقط در مغرب اسلامی نیست به نظر می‌رسد که این قرآن در مصر یا جایی در مشرق اسلامی تولید شده  و سپس به قیروان منتقل شده باشد. اما نظام نَقط و آوانگاری نسخه ی Arabe 376b کتابخانه ملی فرانسه که در سال ۳۶۶ وقف مسجد اعظم فُسطاط در مصر شده است با اظهارات دانی در خصوص نظام آوانگاری در مغرب اسلامی تطابق دارد. بنابراین با وجود احتمال جابه جایی مصاحف یا کاتبان از منطقه‌ای به منطقه ی دیگر از قرآن فضل نمی توان پی به پاسخی روشن برد.

  • قرآن پالرمو (در سیسیل ایتالیا) به تاریخ سال ۳۷۲ قمری
    این قرآن در دوران فرمانروایی فاطمیون در سیسیل ایتالیا کتابت شد. بررسی نظام نَقط و آوانگاری این مصحف تا حدودی مطابقت آن را با اظهارات دانی در خصوص مغرب اسلامی نشان می دهد اما در مواردی نیز برخی از علائم ضبط لفظ بر خلاف نظام مغربی و بر اساس نظام رایج در مشرق اسلامی به خصوص عراق آمده است. تعدادی از علائم ضبط لفظ که در این مصحف موجود است اساساٌ در توصیفات ابوعمرو دانی موجود نیست.

آلن جورج پس از مطالعه این دو قرآنِ وقف نامه دار سعی می‌کند قرآن‌هایی را که نظام آوانگاری مغربی دارند را بر اساس سبکِ خط طبقه بندی کند و از آنجا بتواند به سرنخ هایی برای یافتن خاستگاه این مخطوطات دست یابد:

  • مجموعه نوشته جات کوفی- مغربی

جورج مخطوطاتی قرآنی را شناسایی کرده است که همگی از یک سو دارای سبک خطی ریشه گرفته از خط کوفی به ویژه گروه D  هستند و از سوی دیگر مشخصات آوانگاری این اوراق با آنچه که دانی از نظام نَقط درمغرب اسلامی گزاش می کند مطابقت دارد.
مخطوطاتی از قبیل:
قرآن یک جلدی به تاریخ ۳۹۳ هجری محفوظ در موزه طارق رجب درکویت.
قطعه‌ای در کتابخانه ملی تونس به تاریخ ۴۳۲ هجری، به شماره قفسه نامعلوم
Arabe 6982 در کتابخانه ملی فرانسه
KFQ70 در کلکسیون ناصر خلیلی
Arabe 337c در کتابخانه ملی فرانسه

نویسنده احتمال می دهد سبک خطِ این دسته مخطوطات، ریشه گرفته از خطِ کوفی به ویژه گروه D  باشد که در اسپانیا و حتی در تمام مغرب گسترش یافته بوده است. شاید بتوان نمونه های بیشتری از این سبک را در کلکسیون‌های قیروان، مراکش و فاس یافت. سرنخ‌هایی که از تاریخ این مخطوطات می‌توان به دست آورد تاریخ آنها را به زمانی حول و حوش حیات ابوعمرو دانی، در قرن چهارم و پنجم هجری می‌رساند. این یافته یادآور اظهارات موّرخ قرن پنجم، ابن فیاض در خصوص وجود ۱۷۰ زن کاتبی است که در کوردوبا (اسپانیا) قرآن را به خط کوفی استنساخ می‌کرده‌اند.

  • مخطوطات کوفی با نقط کاملاً مغربی

دسته دوم تعداد معدودی از مخطوطات به خط  کوفی هستند که دارای آوانگاری کاملاً مغربی‌اند. همچون نسخه CBL Is. 1411 کتابخانه چستر بیتی.

  • مخطوطات کوفی با تعداد محدودی از نَقط مغربی از قبیل:
    Khalili QUR372 کلکسیون ناصر خلیلی
    Arabe 349e در کتابخانه ملی فرانسه
    Arabe 352b در کتابخانه ملی فرانسه
    Arabe 356h در کتابخانه ملی فرانسه

از آنجا که این پنج قرآن همگی به سبک D.II کتابت شده اند به نظر می رسد که این موضوع نظریه دروش را که بر اساس تذهیب ها ی موجود در قرآنهای گروه D.II خاستگاه آنها را مغرب دانسته بود تایید کند. هرچند تعداد اندکی از قرآنهای D.II به شیوه ی غیر مغربی نیز نَقط شده اند که می تواند به دلیل انتشار این سبک در شرق یا استفاده ناقطان منطقه غرب از نظام آوانگاری دیگری باشد.

  • مخطوطات کوفی با نظام آوانگاری مغربی- مدنی

قطعات چندی در سبک D.I که همگی هفت سطر در صفحه اما در ابعاد مختلف هستند آوانگاری خاصی را نشان می دهند که در آن تنها بر نقطه های قرمز رنگ برای اِعراب و تنوین استفاده شده و از نقطه های زرد رنگ برای همزه. در این دسته مخطوطات گاه از رنگ سبز نیز استفاده شده است همچون نسخه
Art, 30.45 موزه مترو پلتین، در نیویورک

با توجه به اظهارات دانی و نظام آوانگاری این مصاحف به نظر می رسد که خاستگاه این دسته مخطوطات مدینه باشد.

آلن جورج از مجموع بررسی هایی که در بخش اول و دوم صورت گرفته است در مجموع چنین نتیجه می گیرد:

  • قرآنی که در آن تنها با استفاده از نقطه های قرمز رنگ اعراب و تنوین و همزه نشان داده شده است از نظام نقط عراقی پیروی می کند و ممکن است در عراق، ایران یا شام تولید شده باشد.
  • قرآنی که در آن اعراب و تنوین با نقطه های قرمز و همزه با نقطه های زرد نشان داده شده است از نظام نقط مدنی تبعیت می کند و ممکن است در مدینه یا اوایل دوران مغرب اسلامی نَقط شده باشد.
  • قرآنی که با نقطه های قرمز برای اِعراب و تنوین، زرد برای همزه، سبز یا آبی و یا خط فاصله قرمز رنگ برای صله، خط فاصله یا دایره قرمز برای سکون، آوانگاری شده باشد از نظام آوانگاری مغرب پیروی می کند و ممکن است در مغرب تولید شده باشد.
  • قرآنی که با نقطه های قرمز رنگ برای اِعراب و تنوین و همزه نَقط شده باشد و نقطه های سبز رنگ نیز در آن برای نشان دادن اختلاف قرائات به کار رفته باشد احتمالاً در عراق، ایران یا شام تولید شده است.
  • فرض خاستگاه مغربی برای قرآنها، می‌تواند با دیگر خصوصیاتی که دانی برای نقط قرآن ها در این منطقه می شمرد تقویت شود، ویژگی های چون شیوه ی تخمیس آیات و نشانه های تشخیصی برای حروف فاء و قاف.
  • فرض مشرقی بودن خاستگاه مصحف نیز می تواند با شیوه ی نشانه گذاری همزه با یک نقطه قرمز در سمتِ راست یا چپِ الف برای نشان دادن همزه ای که قبل یا بعد از مد قرار دارد؛ همچنین نگذاشتن هیچ نقطه ای برای الف وصل، و شیوه ی نشان دادن فاء و قاف با دو یا یک نقطه، تقویت شود.

ترجمه و تلخیص: آلاء وحیدنیا

comments

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

message
message
message

نظرات شما

نظری برای این مطلب ثبت نشده است