Coloured Dots and the Question of Regional Origins in Early Qur’ans (Part II)
بخش نخست این مقاله (در مجلهی مطالعات قرآنی، سال هفدهم، ش ۱، ۲۰۱۵) با مطالعه اظهارات ابوعمرو دانی عُمدتاً در کتاب “المُحکم فی نَقط المصاحف” در خصوص الگوی منطقهای در نَقط مصاحف آغاز شد. سپس اظهارات دانی با مخطوطات به جامانده از سده های سوم و چهارم هجری که منسوب به سرزمین های شام، عراق و ایران بودند تطبیق داده شد. این تحلیل ها تا حد زیادی مشاهدات ابوعمرو دانی را تأیید میکرد و بر وجود نوعی قاعده و شیوهی حاکم برای نَقط مصاحف در این منطقه که ابوعمرو دانی آن را مشرق اسلامی مینامد دلالت میکرد.
در بخش دوم مقاله رویکرد مشابهی برای مغرب اسلامی به کار رفته است. اظهارات ابوعمرو دانی در خصوص نظام خاصِ آونگاری و نَقط مصاحف در مغرب اسلامی که ریشه در شیوه ی نَقط در مدینه داشته و از آنجا به مغرب اسلامی راه یافته است با قرآنهایی که احتمال میرود مربوط به منطقه مغرب جهان اسلام باشند بررسی شده است.
به این منظور ابتدا شیوه ی نَقط و آوانگاری در قرآنهایی وقف نامه دار بررسی میشود که عبارتند از:
مصحفی کوچک در ابعاد ۵/۱۰*۱۶ سانتی متر، که هر صفحه حاوی ۶ سطر است. خط این مصحف در دسته بندی فرانسوا دروش خط D.III است. احتمالاً این قرآن در ۳۰ مجلّد بوده است که امروزه صدها برگه از آن در موزه ملی هنرهای اسلامی در رقاده در غرب شهر قیروان محفوظ است. بخش اعظم این برگه ها در این موزه تحت شماره R64a نگه داری میشود. چهار برگه دیگر از این مصحف در موزه ملی فرانسه در پاریس تحت شماره Arabe 5178m (برگه های ۱۸ تا ۲۱) محفوظ است. هر کدام از مجلّدات این مصحف با یک وقف نامه آغاز شده است که در آن عبارت ” و کتبت فضل بخطها فی محرم سنه خمس و تسعین و مأتین” آمده است. (محرم سال ۲۹۵ هجری)
این قرآن با اینکه متعلق به منطقه قیروان است اما نظام آوانگاری آن شبیه به اظهارات دانی در خصوص نَقط در مغرب اسلامی نیست به نظر میرسد که این قرآن در مصر یا جایی در مشرق اسلامی تولید شده و سپس به قیروان منتقل شده باشد. اما نظام نَقط و آوانگاری نسخه ی Arabe 376b کتابخانه ملی فرانسه که در سال ۳۶۶ وقف مسجد اعظم فُسطاط در مصر شده است با اظهارات دانی در خصوص نظام آوانگاری در مغرب اسلامی تطابق دارد. بنابراین با وجود احتمال جابه جایی مصاحف یا کاتبان از منطقهای به منطقه ی دیگر از قرآن فضل نمی توان پی به پاسخی روشن برد.
آلن جورج پس از مطالعه این دو قرآنِ وقف نامه دار سعی میکند قرآنهایی را که نظام آوانگاری مغربی دارند را بر اساس سبکِ خط طبقه بندی کند و از آنجا بتواند به سرنخ هایی برای یافتن خاستگاه این مخطوطات دست یابد:
جورج مخطوطاتی قرآنی را شناسایی کرده است که همگی از یک سو دارای سبک خطی ریشه گرفته از خط کوفی به ویژه گروه D هستند و از سوی دیگر مشخصات آوانگاری این اوراق با آنچه که دانی از نظام نَقط درمغرب اسلامی گزاش می کند مطابقت دارد.
مخطوطاتی از قبیل:
قرآن یک جلدی به تاریخ ۳۹۳ هجری محفوظ در موزه طارق رجب درکویت.
قطعهای در کتابخانه ملی تونس به تاریخ ۴۳۲ هجری، به شماره قفسه نامعلوم
Arabe 6982 در کتابخانه ملی فرانسه
KFQ70 در کلکسیون ناصر خلیلی
Arabe 337c در کتابخانه ملی فرانسه
نویسنده احتمال می دهد سبک خطِ این دسته مخطوطات، ریشه گرفته از خطِ کوفی به ویژه گروه D باشد که در اسپانیا و حتی در تمام مغرب گسترش یافته بوده است. شاید بتوان نمونه های بیشتری از این سبک را در کلکسیونهای قیروان، مراکش و فاس یافت. سرنخهایی که از تاریخ این مخطوطات میتوان به دست آورد تاریخ آنها را به زمانی حول و حوش حیات ابوعمرو دانی، در قرن چهارم و پنجم هجری میرساند. این یافته یادآور اظهارات موّرخ قرن پنجم، ابن فیاض در خصوص وجود ۱۷۰ زن کاتبی است که در کوردوبا (اسپانیا) قرآن را به خط کوفی استنساخ میکردهاند.
دسته دوم تعداد معدودی از مخطوطات به خط کوفی هستند که دارای آوانگاری کاملاً مغربیاند. همچون نسخه CBL Is. 1411 کتابخانه چستر بیتی.
از آنجا که این پنج قرآن همگی به سبک D.II کتابت شده اند به نظر می رسد که این موضوع نظریه دروش را که بر اساس تذهیب ها ی موجود در قرآنهای گروه D.II خاستگاه آنها را مغرب دانسته بود تایید کند. هرچند تعداد اندکی از قرآنهای D.II به شیوه ی غیر مغربی نیز نَقط شده اند که می تواند به دلیل انتشار این سبک در شرق یا استفاده ناقطان منطقه غرب از نظام آوانگاری دیگری باشد.
قطعات چندی در سبک D.I که همگی هفت سطر در صفحه اما در ابعاد مختلف هستند آوانگاری خاصی را نشان می دهند که در آن تنها بر نقطه های قرمز رنگ برای اِعراب و تنوین استفاده شده و از نقطه های زرد رنگ برای همزه. در این دسته مخطوطات گاه از رنگ سبز نیز استفاده شده است همچون نسخه
Art, 30.45 موزه مترو پلتین، در نیویورک
با توجه به اظهارات دانی و نظام آوانگاری این مصاحف به نظر می رسد که خاستگاه این دسته مخطوطات مدینه باشد.
آلن جورج از مجموع بررسی هایی که در بخش اول و دوم صورت گرفته است در مجموع چنین نتیجه می گیرد:
ترجمه و تلخیص: آلاء وحیدنیا
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...