نوع اثر مقاله
موضوع آثار تاریخی تاریخ اسلام تحقیقات قرآنی تراجم، فهرست و نسخهشناسی جامعه اسلامی حدیث پژوهی سیره پژوهی فرق اسلامی قرآن، تفسیر و حدیث کلام اسلامی متون اسلامی متون تاریخی متون مقدس مطالعات تطبیقی مطالعات قرآنی نسخ خطی نسخه شناسی
ناشر University of Chicago press
نویسندهسیفالدین کارا
صفحات 267-289
سال نشر 2016
شماره 75
مقالهای از سیفالدین کارا
The Suppression of ʿAlī ibn Abī Ṭā lib’s Codex: Study of the Traditions on the Earliest Copy of the Qurʾan
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: تاریخ کتابت و جمعآوری قرآن همواره یکی از موضوعات مهم در حوزه مطالعات اسلامی بوده است. تاکنون، مطالعات غربی در این زمینه عمدتاً بر منابع سنی متمرکز شدهاند. این منابع بیشتر به جمعآوری قرآن توسط ابوبکر و عثمان پرداختهاند. دیدگاه شیعه مبنی بر اینکه علی بن ابیطالب نخستین نسخه قرآن را فراهم آورده است در آثار غربیان به ندرت تحقیق شده است. سیفالدین کارا (استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه گرونینگن) در مقاله «کتمان مصحف علی بن ابیطالب: بررسی روایات در خصوص کهنترین نسخه قرآن» به تحلیل اسنادی و متنی روایتهای موجود در منابع شیعه و سنی پرداخته است و نشان میدهد که شواهد موجود بر انتساب نسخهای از قرآن به علی بن ابیطالب دلالت دارد.
در ادامه خلاصهای از این مقاله را از نظر خواهید گذراند:
در مطالعات محدود غرب درباره دیدگاه شیعه، تمرکز اصلی بر مفهوم تحریف قرآن بوده است. علاوه بر این، درباره دیدگاه شیعه درباره تاریخ قرآن، چیز زیادی بیان نشده است. تنها تلاش قابل توجه برای مطالعه منابع شیعه از سوی فریدریش شوالی در ویرایش دوم کتاب تاریخ قرآن نوشته تئودور نولدکه (۱۹۱۹) صورت گرفته است. در این کتاب، شوالی دیدگاه خود را درباره ادعای شیعیان مبنی بر جمعآوری قرآن توسط علی ارائه میدهد. او به سه منبع اشاره میکند: طبقات ابن سعد، الفهرست ابن ندیم و اتقان السیوطی. بر اساس اطلاعات ارائه شده در این آثار، او ادعای شیعه را به دو گروه تقسیم میکند: طبق نظر گروه اول، علی در زمان حیات پیامبر قرآن را جمعآوری کرد و طبق نظر گروه دوم، او پس از درگذشت پیامبر این کار را انجام داد. پس از بررسی مختصر این روایات، شوالی قضاوت شتابزدهای درباره قرآن علی ارائه میدهد.
نتیجهگیری شوالی بر سه مبنا استوار است: اول، عدم اعتماد به منابع شیعه؛ دوم، عدم ذکر این روایات در منابع سنی که به اعتقاد او واقعیات تاریخی صحیح هستند؛ و سوم، عدم اشاره خود علی به جمعآوری مصحف حتی پس از آنکه خلیفه شد. هرچند نظرات شوالی در این زمینه قوی به نظر میرسد، استدلالهایش به نظر سطحی میآید. او بدون بررسی دیدگاههای منابع و دانشمندان شیعه، آنها را کنار میگذارد. چنین رویکرد تبعیضآمیزی محققان را از دسترسی به منابع ارزشمند شیعی محروم میکند.
به منظور پر کردن این خلأ، مقاله حاضر روایات مربوط به جمعآوری قرآن توسط علی بن ابیطالب را بررسی میکند. برای تحلیل روایات از روش هارالد موتسکی در تحلیل سند و متن استفاده شده است. این روش ابزار مؤثری برای بررسی منابع اولیه مسلمانان از کار درآمده است و با وجود انتقادات شدید، همچنان یک روش قابل اتکاست.
هدف از این تحقیق، اولاً تاریخگذاری این روایات در اولین تاریخ و مکان ممکن است تا مشخص شود در چه زمان و مکانی در جریان بودهاند. دوم، در صورت امکان، اصالت این روایات بررسی خواهد شد. مطالعات قبلی در این زمینه ۲۱ روایت مرتبط را گردآوری کردهاند که بر اساس انتساب به سه فرد گزارش شدهاند: علی بن ابی طالب، جعفر الصادق و ابن سیرین. در ادامه مقاله، این روایت بر همین اساس دستهبندی و بررسی شدهاند.
در این بخش، ۶ روایت منتسب به علی، که در منابع سنی و شیعه نقل شده است، بررسی شده است: الصاحبی فی فقه اللغه اثر احمد بن فارس، الفهرست ابن ندیم، شواهد التنزیل الحسکانی، المناقب الخوارزمی، و حلیه الاولیاء ابونعیم. متون این روایات حاکی از آن است که رویداد گردآوری قرآن در فضای تنش سیاسی میان طرفداران خلیفه اول ابوبکر و علی رخ داده است. روایات حاکیاند که پس از درگذشت پیامبر، علی دریافت که به عنوان رهبر مسلمانان پذیرفته نخواهد شد و برای دوری از آشوبهای سیاسی احتمالی، تصمیم گرفت در خانه بماند و به کاری ارزشمند و دور از جنجال بپردازد: گردآوری قرآن.
تحلیل اسناد نشان میدهد که السدوسی حلقه مشترک این روایات بوده است و ابن ابی حماد و ابن میمون به عنوان حلقههای جزئی مشترک شناخته شدهاند. نویسنده میگوید ممکن است السدی منبع السدوسی بوده باشد، اما این مطلب قطعی نیست. با توجه به قضاوتهای منفی شدید حدیثپژوهان درباره السدوسی، احتمال دارد که او خود این روایت را جعل کرده باشد. در این صورت، صرفا میتوان روایات را به زمان فعالیت علمی السدوسی، یعنی حداکثر سال ۱۸۰ هجری قمری، نسبت داد.
در متنهای این دسته از روایات شباهتهای قابل توجهی وجود دارد. همه آنها اشاره میکنند که علی تأخیر در بیعت با ابوبکر را نشانهای از مخالفت خود با انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه دانست. در این مدت، علی در خانه ماند تا اینکه ابوبکر یکی از دستیاران خود را برای مواجهه با او فرستاد. در نهایت وقتی علی نزد خلیفه حاضر شد، با توضیح اینکه سوگند یاد کرده است تا وقتی قرآن را جمعآوری نکرده است ردای خود را به تن نکند، وضعیت را تعدیل کرد. با توجه به شباهت ساختاری دو نسخه، به نظر میرسد هر دو نویسنده باید مطلب را از یک منبع، یعنی ابن ابی حماد، دریافت کرده باشند.
در دسته دوم روایات که از طریق ابن میمون گزارش شدهاند نیز شباهتهایی در زبان و موضوعات روایات، از جمله سوگند علی برای ماندن در خانه تا هنگام جمعآوری قرآن و رد صحیفه علی به دلیل وجود صحیفه دیگری نزد مردم، وجود دارد که نشان میدهد همه روایات از یک منبع ناشی شدهاند. تفاوتهای جزئی در زبان و طول روایات، ناشی از بازگویی و ثبت روایت است.
در این بخش، چهار روایت که به جعفر الصادق منسوب است، بررسی شده است. این روایات در چهار کتاب ثبت شدهاند: تفسیر القمی، بصائر الدرجات الصفار، الکافی الکلینی، و مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب.
نمودار اسناد نشان میدهد که جعفر الصادق احتمالا هم حلقه مشترک و هم منبع این روایات است. روایات از طریق دو سلسله مجزا به جعفر صادق میرسند. سلسلهای که از طریق سالم بن ابی سلمه میگذرد، پس از محمد بن حسین به دو شاخه تقسیم میشود؛ بنابراین او یک حلقه جزئی مشترک است. از سوی دیگر، سلسلهای که از طریق ابوبکر الحضرمی میگذرد، از طریق یک زنجیره به ابراهیم قمی میرسد.
اگرچه تحلیل سند ابتدا این تصور را ایجاد کرد که میتوان روایات را به سال ۱۴۸ هجری قمری، تاریخ درگذشت جعفر صادق، نسبت داد، اما تحلیل متن نشان میدهد که این تاریخگذاری مشکل است؛ زیرا تنها دو سلسله به جعفر صادق میرسند و علاوه بر این، متون دو سلسله روایی تفاوت قابل توجهی دارند و تنها دو نکته مشترک دارند.
تنها دو عنصر متنی همسان میتوانند به جعفر الصادق منتسب شود، اما یکی از آنها در روایات ابن سیرین نیز وجود دارد و ممکن است از آن اقتباس شده باشد. از آنجا که جعفر الصادق متعلق به نسل بعد از ابن سیرین، ابو جعفر و السدی است، احتمال دارد که روایات منتسب به جعفر الصادق دیرتر از سایر روایات تدوین شده باشد.
بنابراین، با توجه به تحلیل سند و متن، تاریخگذاری چهار روایت منتسب به جعفر الصادق مشکل است. تنها دو عنصر متنی یاد شده را میتوان با احتیاط به جعفر الصادق نسبت داد.
نویسنده در این بخش از مقاله، ده روایت را که به ابن سیرین منتسب شده است بررسی میکند. این روایات در منابع سنی ثبت شدهاند: مصنف عبدالرزاق صنعانی، مصنف ابن ابی شیبه، الطبقات الکبری ابن سعد، الاستیعاب ابن عبدالبر، فضائل القرآن الضریس البجلی، الاتقان سیوطی، و کتاب المصاحف ابن ابی داود.
این روایات به تنش سیاسی پس از درگذشت پیامبر اشاره دارند و نشان میدهند که پروژه گردآوری قرآن نقشی در این تنش داشته است. همه روایات حاوی این نکتهاند که علی در بیعت با ابوبکر تأخیر کرد که به عنوان نشانهای از مخالفت او با انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه تلقی شد. در این مدت، علی در خانه ماند تا اینکه ابوبکر کسی را برای مواجهه با او فرستاد. سپس علی با توضیح اینکه سوگند یاد کرده است تا وقتی قرآن را جمعآوری نکرده است ردای خود را به تن نکند، وضعیت را تعدیل کرد.
تحلیل سند نشان میدهد که در ابتدا به نظر میرسید منبع برخی روایات عکرمه بوده است، اما در نهایت این نتیجه به دست میآید که ابن سیرین منبع اصلی است و نام عکرمه به خطا در سندها ذکر شده است. ابن سیرین در سال ۱۱۰ هجری قمری درگذشت؛ بنابراین این دسته از روایات را میتوان به دهه اول قرن دوم هجری نسبت داد.
تحلیل متن نیز نشان میدهد که متون روایات شباهت فراوانی دارند و تفاوتهای اندکی میان آنها وجود دارد که ناشی از بازگویی متفاوت راویان است. بنابراین، همسو با یافتههای تحلیل سند، میتوان نتیجه گرفت که این روایات به ابن سیرین ارجاع دارد و قابل انتساب به دهه اول قرن دوم هجری است.
علاوه بر روایاتی که در بخشهای قبلی بررسی شد، چهار روایت دیگر نیز وجود دارد که به دلیل تفاوتهای قابل توجه در سند و متن، امکان دستهبندی در هیچیک از گروههای پیشین ندارد. یکی از این روایات در کتاب سلیم بن قیس الهلالی ثبت شده است که یکی از قدیمیترین منابع شیعی به شمار میرود و ارزش بررسی دارد.
این کتاب شامل مجموعهای از اقوال ائمه است که ظاهراً سلیم بن قیس الهلالی، از طرفداران سرسخت علی و از اصحاب چهار امام بعدی، آن را تالیف کرده است. این کتاب قدیمیترین منبع باقیمانده شیعی تلقی میشود که به قرن اول هجری بازمیگردد. معروف است که سلیم بن قیس کتاب را به شاگرد ایرانی خود، آبان بن ابی عیاش، سپرده است.
اما بر سر اصالت و هویت نویسنده کتاب اختلاف نظر وجود دارد. برخلاف دیدگاه رایج مبنی بر اینکه الهلالی دانشمند کوفی و شاگرد علی بوده است، حسین مدرسی معتقد است چنین شخصی در تاریخ وجود نداشته است و الهلالی نام مستعاری است که برای راهاندازی یک کارزار سیاسی بر ضد حکومت امویان به کار رفته است. اما مدرسی معتقد است که هسته اصلی کتاب معتبر است و تغییرات آن به صورت افزودههای بعدی رخ داده است.
روایتی که در این بخش بررسی شده است، توضیح بسیار مفصلی از رویدادهای سیاسی و جانشینی پس از درگذشت پیامبر ارائه میدهد. اگرچه احتمال دارد بخشهایی از آن بعداً اضافه شده باشد، هیچ شاهدی مبنی بر جعلی بودن بخش مربوط به جمعآوری قرآن توسط علی بن ابیطالب در دست نیست. بنابراین میتوان آن را بخشی از متن اصلی دانست و به الهلالی و تاریخ درگذشتش، ۹۵ هجری، نسبت داد. اما اگر قسمتی اضافه شده باشد، میتوان آن را به آبان، متوفی ۱۳۸ هجری، منتسب کرد.
با توجه به نقل روایات دیگر در این زمینه، بعید است آبان روایت را جعل کرده باشد. به نظر میرسد آبان از منبع یا منابعی در کوفه آن را دریافت کرده و در کتاب آورده است. متن روایت نیز تأیید میکند که بسیار شبیه روایات دیگر است و حاوی اطلاعات اضافی اندکی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دستکم یکی از روایات مربوط به جمعآوری قرآن توسط علی بن ابیطالب، در نیمه اول قرن دوم هجری به صورت مکتوب ثبت شده است.
در بخش اول، شش روایت منتسب به علی بن ابیطالب که در منابع سنی و شیعه نقل شده است، بررسی شد. تحلیل اسنادی نشان داد السدوسی حلقه مشترک این روایات است و ابن ابی حماد و ابن میمون حلقههای جزئی مشترک محسوب میشوند. همچنین ذکر شد که السدی ممکن است منبع السدوسی بوده است. در نهایت، فقط میتوان روایات را به دوران فعالیت علمی السدوسی، یعنی ۱۸۰ یا ۱۹۷ هجری، نسبت داد. تحلیل متن نیز این یافتهها را تأیید کرد.
در بخش دوم، چهار روایت منسوب به جعفر الصادق بررسی شد که در چهار کتاب ثبت شده است. تحلیل سندی نشان داد جعفر الصادق احتمالا هم حلقه مشترک و هم منبع این روایات است. اما تحلیل متن نشان داد که تنها دو عنصر متنی را میتوان به او نسبت داد که یکی از آنها در روایات ابن سیرین یافت میشود. بنابراین احتمال دارد روایات منسوب به جعفر الصادق دیرتر از دیگران شکل گرفته باشد.
در بخش سوم، ده روایت منسوب به ابن سیرین که در منابع سنی ثبت شده است، بررسی شد. تحلیل سند و متن نشان داد که میتوان این روایات را به تاریخ درگذشت ابن سیرین، ۱۱۰ هجری، نسبت داد. این تاریخ اندکی زودتر از نتیجه تحلیل هارالد موتسکی درباره روایات مربوط به جمعآوری قرآن توسط ابوبکر و عثمان است که آنها را به زمان حیات ابن شهاب زهری، درگذشته ۱۲۴ هجری، رسانده است.
علاوه بر این، تحلیل روایت ثبت شده در کتاب سلیم بن قیس الهلالی نشان داد که روایات مربوط به جمعآوری قرآن توسط علی، نه تنها به صورت شفاهی منتقل شده است، بلکه در نیمه اول قرن دوم به صورت مکتوب نیز ثبت شده است.
یافتههای ترکیبی این بررسی دلالتهای مهمی برای تاریخ متنی قرآن دارد. فرضیه مشهور ایگناز گلدتسیهر مبنی بر اینکه آثار حدیثی اسلامی پس از درگذشت پیامبر جعل شده است، دیدگاه غالب در آکادمی غربی نسبت به منابع مسلمانان بوده است. اما یافتههای این پژوهش تأیید میکند که مسئله جمعآوری قرآن در اوایل قرن دوم یک موضوع مناقشهبرانگیز بوده است. انتشار این روایات از طریق سلسلههای روایی سنی و شیعه نشان میدهد که هر دو گروه با وجود اختلافات سیاسی و مذهبی، درباره وجود یک مجموعه واحد از قرآن در آن دوران اولیه اتفاق نظر داشتهاند.
این یافتهها فرضیه جعل قرآن را تضعیف میکند. اگر قرآن جعل شده بود، انتظار میرفت شیعیان به عنوان مهمترین گروه ناسازگار در امور سیاسی و مذهبی، اصالت نسخه قرآن رقبای خود را به چالش بکشند و نسخه خود را معرفی کنند. اما یافتهها نشان میدهد نزاع بر سر اولین گردآورنده قرآن بوده است، نه محتوای آن.
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...