یکشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۲۹
250
آثار تاریخی
منبع :
The Sixteenth Century Journal Vol. 32, No. 2 (Summer, 2001), pp. 421-433
مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبانهای اروپایی: سال ۷۱۱ میلادی لشکریان حکومت اموی به رهبری طارق بن زیاد اسپانیا را فتح کردند. از آن تاریخ تا سال ۱۴۹۲ که پادشاهان کاتولیک، فردیناند و ایزابلا قلعه مسلمانان در گرانادا را تصرف کردند و اندلس را بازپس گرفتند، این منطقه شاهد شکلگیری یک فرهنگ عمیق عربی-اسلامی بود که هنوز و با گذشت ۵ قرن نشانههایش پابرجا مانده است. «موریسکو[۱]» یا مغربیتبار به کسانی اشاره دارد که قبلا مسلمان بودند ولی پس از اضمحلال حکمرانی مسلمانان در اسپانیا و سلطهی مسیحیان به اجبار مسیحیت را پذیرفته بودند. حاکمان مسیحی اسپانیا پس از بازیابی سلطه خود و در راستای سیاستهای تفتیش عقاید[۲]، کارزارهای گستردهای برای ریشهکنسازی تمام بقایای فرهنگ مسلمان راهاندازی کردند. از جمله اینکه فعالانه موریسکوها را تعقیب و بازجویی میکردند زیرا حتی پس از تغییر دین ظاهریشان مخفیانه به اسلام تقید میورزیدند.
«رانلد سورتز[۳]» استاد دانشگاه پرینستون و متخصص تاریخ و فرهنگ اسپانیا در مقالهای با عنوان «زنان موریسکو، متون مکتوب، و تفتیش عقاید والنسیا» با استفاده از بایگانیهای تفتیش عقاید اسپانیا، یک بررسی عمیق از نقش زنان مغربیتبار در حراست از متون عربی ممنوعه مانند قرآن در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی ارائه داده است. نکته شایان توجه این است که بیش از یکچهارم از موریسکوهایی در تفتیش عقاید پادشاهی والنسیا محاکمه شدند زنان بودند. این نکته از این نظر حائز اهمیت است که زنان مغربیتبار عموما سواد نداشتند و خودشان نمیتوانستند متون ممنوعه عربی را بخوانند. با این حال، تعداد قابل توجهی از این زنان به جرم نگهداری کتابهای ممنوعه محاکمه و تعقیب شدند.
نویسنده مقاله میگوید مردان و زنان مغربیتبار نقشهای کاملا متفاوتی در قبال این متون ممنوعه ایفا میکردند. وقتی ماموران تفتیش عقاید برای بازرسی خانههایشان میآمدند، مردان موریسکو بسیار بهندرت مقاومت فعالانهای در برابر توقیف کتابهای عربی ممنوعه بروز میدادند. در فعالانهترین حالت، بعضی مردان پس از اینکه کتابهایشان توقیف میشد تلاش میکردند به ماموران رشوه بدهند تا به جای کتابهای عربی ممنوعه کتابهایی که کمتر حالت مجرمانه داشت با خود ببرند. زنان مغربیتبار اما در تضاد کامل با طرز رفتار مردان، از هیچ تلاشی برای پنهانسازی کتابهای ممنوعه، خصوصا کتاب مقدس قرآن، فروگذار نمیکردند. آنها خلاقانه این کتابها را درون لباسهای حجیم و پر چین و شکن خود پنهان میکردند. این مسئله باعث میشد خود بازرسیهای دستگاه تفتیش عقاید به یک حرمتشکنی نمادین عمیق از بدنها و فضای اندرونی این زنان تبدیل شود.
برخی مثالهای برجستهای که نویسنده نقل میکند این پویایی تکرارشونده را ترسیم میکند. مثلا وقتی ماموران تفتیش عقاید به خانه «خوانا کارپسا» رسیدند، او کتابها را درون چینهای دامن خود جا داد تا آن را پنهان کند. «بئاتریز زاهوری» کتابی را زیر بلوز خود پنهان کرد، و با چنگ و دندان با مامورانی که تلاش میکردند با دستاندازی به بدنش آن کتاب را ضبط کنند درگیر شد. در واقع او حرکت ماموران را یک توهین و هتک حرمت شدید نسبت به بکارت و زنانگی خودش اعلام کرد و تلاش کرد از این طریق از کتاب مقدس خود محافظت کند. در اسناد و مدارک دوران تفتیش عقاید موارد مکرری وجود دارد که بیان میکند هنگام بازرسی البسه و زیرجامه زنان برای یافتن کتابهای مخفی درگیریهای خشنی بین ماموران و آن زنان رخ داده است. در این گزارشها تشابه آشکاری بین مصادره عنفآمیز کتابهای مقدس و اقدام تجاوزگونه در قبال بدن و حریم شخصی زنانه به چشم میخورد.
زنان موریسکو اگرچه خودشان نمیتوانستند متنهای عربی را بخوانند، نقش نگهبان مخفی آن را ایفا میکردند و بطور فیزیکی سعی در حراست از آن کتابها داشتند. گویی آنها بدنهای خود را همچون یک فضای محترم و یک پناهگاه برای حفاظت از این میراث مکتوب در برابر تجاوزگری مقامات مسیحی تلقی میکردند.
متنهای مصادره شده غیر از کتابهای دینی یا شرعی شامل طلسمهای کوچک یا «حرزها[۴]» هم میشد که حاوی آیات قرآن بود. هم مردان و هم زنان موریسکو از این حرزها همراه خود داشتند. اما خانههای مریسکو در آن زمان معمولا اثاث محدودی داشت که برای مخفیسازی این اشیای ممنوعه از چشم بازرسان مناسب نبود، و جامه مردان هم نسبتا تنگ و نامناسب برای این منظور بود. در عوض، البسه حجیم و پر موج زنان فضایی برای مخفی سازی این اشیا فراهم میکرد.
نویسنده چندین عامل فرهنگی و اجتماعی را در این تفاوت جنسیتی آشکار در میزان خطرپذیری برای جلوگیری از مصادره اشیای مقدس دخیل میداند. نقش زنان موریسکو که انتقالدهندگان اصلی سنتهای فرهنگ اسلامی به فرزندان خود بودند یک عامل عمده به شمار میآمد. احتمال دیگر این است که زنان تلاش میکردند گناه و مسئولیت را متوجه خود کنند تا بدین وسیله از همسران خود محافظت کنند. آنها احتمالا امید داشتند که ماموران تفتیش عقاید با احترام و شفقت بیشتری با آنها برخورد کنند. قطعا برخی از این زنان نمیتوانستند با زبان کاستیلی که زبان رایج ماموران مسیحی بود مشاجره کنند و از خود دفاع کنند. بدین ترتیب در لحظات مضطرب بازرسی و توقیف برای حفاظت از هویت، فرهنگ و دارایی خود بیشتر بر اقدامات مقاومتآمیز فیزیکی تکیه میکردند.
اگرچه برخی از این زنان شجاع در تلاش برای پنهانسازی کتابهای مقدس خود موفق میشدند، اغلبشان در نهایت ناکام میماندند. تا سال ۱۶۰۹ که بالاخره مغربیتباران به اجبار و دستهجمعی از اسپانیا اخراج شدند، مقاومت سرسختانه این زنان باعث حفظ میراث و حافظه جمعی اسلامی درون اسپانیا شد و از پاکسازی فرهنگی کامل جلوگیری کرد. نامها و داستانهای این زنان به تفصیل در بایگانیهای دوران تفتیش عقاید ثبت شده است، خصوصا وقتی تلاشهایشان افشا میشد و بهعنوان جنایت بر ضد کلیسا مجازات میشد.
[۱] Morisco
[۲] Spanish Inquisition
[۳] Ronald Edward Surtz
[۴] herçes
زنان موریسکو اگرچه خودشان نمیتوانستند متنهای عربی را بخوانند، نقش نگهبان مخفی آن را ایفا میکردند و بطور فیزیکی سعی در حراست از آن کتابها داشتند. گویی آنها بدنهای خود را همچون یک فضای محترم و یک پناهگاه برای حفاظت از این میراث مکتوب در برابر تجاوزگری مقامات مسیحی تلقی میکردند.
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...