quran

سرقت روسیه از ایران در قرن ۱۸: بازخوانی نامه‌ای منتشرنشده از کریم خان زند

dateیکشنبه ۱۴۰۲/۰۵/۲۲ views545
writer category آثار تاریخی

مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان‌های اروپایی: در دهه ۱۷۶۰ میلادی «کریم خان» پادشاه ایران و سرسلسله زندیه نامه‌ای به «کاترین دوم» ملکه امپراتوری روسیه می‌نویسد و کلمه به کلمه به کاتب املا می‌کند که پس از تقدیم فقرات متمادی «شرایف تحیات مشکینه النفحات» و «هدیه لطایف تسلیمات عنبرین الفوحات» به «مجلس اعلای علیا حضرت قمر طلعت برجیس سعادت… جمشید حشمت فریدون شوکت… دره‌ی یکتای صدف خلافت… بلقیس منزله محجوبه حجاب عصمت و مخدره مکرمه مستوره نقاب عفت… ایمپراطوریجه عظما لازالت ایام سلطتها و شکوتها و جعل عواقب الامور خیرها» الی آخر، تقاضا می‌شود مبلغ ۱۴ هزار تومان مسکوکاتی که مقامات روسیه در آستراخان از «حاجی محمد شفیع» ضبط کرده‌اند عودت داده شود.

دکتر کیومرث قرقلو تاریخ‌نگار و متصدی «مجموعه‌های خاورمیانه» در دانشگاه استنفورد در مقاله «یک پول‌دزدی فراموش‌شده: بازخوانی فرستاده تجاری نادرشاه به روسیه در ۱۷۴۶» که در مجله ایران (شماره ۶۱، سال ۲۰۲۳) منتشر شده است به بررسی روابط دیپلماتیک و تجاری ایران با امپراطوری روسیه در دوران حکمرانی نادرشاه افشار (ح. ۱۷۳۵ – ۱۷۴۷) می‌پردازد و مشخصا بر نامه‌ای منتشرنشده از کریم خان زند به «کاترین دوم» ملکه وقت روسیه تمرکز می‌کند.

نامه کریم خان که به زبان فارسی نوشته شده است مربوط به مناقشه‌ای است که با دست‌اندازی مقامات روس و مصادره مبالغ عظیمی از پول‌های «حاجی محمد شفیع» تاجرباشی نادرشاه در آستراخان اندکی پس از ترور نادرشاه در ۱۷۴۷ آغاز شد. نویسنده مقاله پس از ارائه ترجمه انگلیسی متن کامل نامه به مرور بافت تاریخی این مناقشه و هماوردی‌ها و تنش‌های فزاینده بین ایران و روسیه در دهه ۱۷۴۰ می‌پردازد. سپس جزئیاتی درباره شخصیت حاجی شفیع و ماموریت تجاری او در روسیه به نیابت از نادرشاه در سالهای ۱۷۴۶-۱۷۴۷ ارائه می‌دهد.

این مقاله با بهره‌گیری از منابع دست اول، ماجرای مصادره پول‌های ایرانی را که تاکنون چندان در مباحثات تاریخ دیپلماسی مطرح نشده است فصل مهمی از روابط خصومت‌آمیز ایران و روسیه در آن دوران پرآشوب می‌داند و نشان می‌دهد که چگونه این رخداد پیش‌درآمدی بر تعدی‌ها و تصرفات بعدی روسیه در خاک ایران در آبگیر دریای خزر طی دهه‌های بعدی شد.

 

نامه کریم خان به کاترین دوم

کریم خان پادشاه سلسله زندیه نامه‌ای به کاترین دوم ملکه امپراتوری روسیه می‌نویسد و درخواست می‌کند مبلغ ۱۴ هزار تومان پولی که از «حاجی محمد شفیع» تاجرباشی نادرشاه بدست مقامات روسیه در آستراخان مصادره شده است به ایران بازگردانده شود.

متن نامه حاوی زبانی سرشار از صناعات ادبی و الفاظ سبک رسمی فارسی است. کریم خان در نامه خود کاترین را به‌عنوان پادشاهی وارسته، دادگر و برجسته می‌ستاید و دربار او را با ارجاع به پادشاهان اسطوره‌ای ایرانی همچون جمشید و فریدون تحسین می‌کند. در ادامه با عرض مراتب تحیت و حسن نیت خود برای امپراتریس، آرزو می‌کند که دوستی روسیه و ایران ادامه یابد.

او سپس هدف از نگارش نامه را توضیح می‌دهد. می‌گوید مقامات مالیه ایران به او اطلاع داده‌اند که عواید مالیاتی ایران را مطابق با ضوابط دوران نادرشاه بررسی کرده‌اند و متوجه شده‌اند که نادرشاه اندکی پیش از مرگ خود مقداری از عواید مالیاتی گیلان را به تاجرباشی خود «حاجی شفیع رشتی» داده است. نادرشاه شفیع را به آستراخان و مسکو فرستاده بود تا امتعه‌ای همچون قماش زرکوب، کتان اروپایی، خز سمور، قاقم و سنجاب، و ماهوت انگلیسی و دیگر اجناس مرغوب خریداری کند. شفیع به منظور افزایش سود مقداری از مبالغ همراه خود را به اعتبار تجاری تبدیل کرد. با این حال، پس از قتل نادر شاه، مقامات روس در آستراخان شفیع را بازداشت کردند و مانع از بازگشت او به ایران به همراه ۱۴ هزار تومان پول همراهش شدند.

فرماندار روس مدعی شد که چون اوضاع ایران پس از مرگ نادرشاه بی‌ثبات است، اگر شفیع به همراه این پول‌ها به کشورش بازگردد هدف سرقت قرار خواهد گرفت. بنابراین، مقامات روس این مبالغ را نزد افراد معتمد در آستراخان نگه خواهند داشت تا زمانی که ایران پادشاهی جدید و مستقر بیابد که مستعد دریافت پول باشد. شفیع چاره‌ای نداشت جز اینکه پول را واگذارد و خود به ایران بازگردد.

کریم خان می‌گوید اگرچه توجیه روسیه منطقی بوده است، پول‌های مصادره‌شده در حقیقت به خزانه ایران تعلق دارد. او می‌گوید نماینده‌ای را از جانب خود برای اعاده وجوهات اعزام می‌کند و از امپراتریس کاترین درخواست می‌کند که مقدمات بازگشت مبالغ مصادره‌ای را فراهم کند. او در پایان دوباره بر دوستی روسیه و ایران و آرزوی نیک برای حکومت کاترین تاکید می‌کند.

مجموعه فرامین (کتابخانه مجلس ۸۰۱۲، تهران)، ۸۳v – 84r

 

مجموعه فرامین (کتابخانه مجلس ۸۰۱۲، تهران)، ۸۵v – 86r

 

شریکان زیاده‌خواه، رقیبان خائن، حریفان لجوج

قرقلو در این بخش از مقاله پیش‌زمینه‌ تاریخی مفصلی از سیر پیشرفت روابط دیپلماتیک و اقتصادی روسیه و ایران در دهه‌های منتهی به مناقشه ۱۷۴۷ ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه همکاری‌های تجاری ابتدایی به هماوردی ژئوپلیتیک و خصومت دوجانبه در دهه ۱۷۴۰ تبدیل شد.

برخی مورخان معتقدند با شروع قرن ۱۸ بازرگانی روسی-ایرانی دچار یک افول جبران‌ناپذیر شد. با این حال، تحقیقات اخیر که از منابع آرشیوی بهره می‌برد نشان می‌دهد در دهه ۱۷۳۰ و پس از به قدرت رسیدن نادرشاه در ۱۷۳۵ نشانه‌هایی از بهبود روابط اقتصادی بین دو کشور به چشم می‌خورد. نادرشاه توانست تا حدی ثبات به گیلان آشوب‌زده برگرداند و سلطه حکومت بر این منطقه و صنعت ابریشم‌سازی شدیدا پولساز آن را تحکیم کند. ابریشم از واردات اصلی روسیه بود.

در آغاز، روسیه حفظ روابط دوستانه با ایران را دارای منافع اقتصادی برای خود می‌دید، همانطور که نگه داشتن نادرشاه در جنگ با عثمانی‌ها به نفع روسیه بود. در واقع، «پیمان گنجه» بین دو کشور در سال ۱۷۳۵ تصریح می‌کرد که نادر بدون رضایت روسیه هیچگونه قرارداد صلح مجزایی با امپراتوری عثمانی امضا نخواهد کرد.

با این حال، پس از آنکه روسیه نادرشاه را تهدید تلقی کرد، خصوصا وقتی متوجه جاذبه او برای اتباع مسلمان و ترک در مناطق قفقازنشین روسیه شد، تنش‌ها رو به افزایش گذاشت. روسیه از شورش‌های اقوامی همچون خانات خیوه که از نادرشاه شکست خورده بودند حمایت می‌کرد و حتی به نقلی تلاش‌هایی برای قتل او سازمان داد.

در اوایل دهه ۱۷۴۰ که روسیه مشغول تجمیع نیروی نظامی در مناطق مرزی شد درگیری‌ها شدت یافت. نادرشاه مقامات روس را متهم کرد که با فرستادگان او بدرفتاری کرده‌اند و با سرکوبی تاجران روسی فعال در ایران تلافی کرد. با شروع سال ۱۷۴۳ روسیه دیگر به مصالحه‌های پیشین پایبندی نداشت و با هدف تسلط بر روابط تجاری، تاجران نادرشاه را از خروج سکه ایرانی که قبلا معاف از تعرفه گمرکی بود منع کرد.

با اقدام نادرشاه برای محدودسازی فعالیت تاجران روس در ایران، اقتصاد داخلی روسیه نیز با معضلاتی روبرو شد. در این اوضاع و احوال بود که حاجی شفیع تاجرباشی نادرشاه در ۱۷۴۶ عازم روسیه شد و همراه خود عواید مالیاتی گیلان را داشت که نقض ممنوعیت روسیه بر صادرات ارز در آن زمان محسوب می‌شد. متعاقبا و پس از قتل نادرشاه در ۱۷۴۷، مقامات روسیه مبالغ همراه شفیع را مصادره کردند.

بطور کلی، دهه ۱۷۴۰ صحنه سیاست‌‌ها و اقدامات خصمانه از هر دو سو بود، که شامل مانورهای نظامی، حمایت از شورش‌ بر ضد طرف مقابل، و اعمال ممنوعیت‌های تجاری می‌شد.

 

ماموریت حاجی شفیع (۱۷۴۶-۱۷۴۷)

مقاله در این بخش جزئیات جالبی درباره «حاجی محمد شفیع رشتی» تاجرباشی نادرشاه و سفرش به روسیه ارائه می‌دهد.

نادرشاه یک سال قبل از اینکه به قتل برسد، یعنی در تابستان ۱۷۴۶، بخشی از عواید مالیاتی سالانه استان گیلان را به شفیع سپرد تا کالاهایی را از روسیه خریداری کند. نادر انگیزه دوگانه‌ای از این اقدام داشت. اول، او قصد داشت اجناسی همچون خز و قماش را با قیمت ارزان بخرد و آن را با نرخ‌های بالاتر در بازارهای ایران به فروش رساند و بدین ترتیب عوایدی برای خزانه حکومت کسب کند. دوم، انتقال پول برای خریداری کالا در روسیه به نادر امکان می‌داد کالاهایی همچون ماهوت و چرم که برای ارتش خود لازم داشت تامین کند.

نویسنده مقاله معتقد است انتخاب شفیع به دلیل سابقه‌اش در حسابداری مالیات گیلان بوده است که او را متخصص در مدیریت و مالیه استانی کرده بود. شفیع در پاییز ۱۷۴۷ به همراه مبالغ عمده‌ای سکه‌های نقره و مس ایرانی عازم آستراخان و سپس مسکو شد تا ظاهرا فرامین نادر را اجرا کند.

با این حال، این ماموریت نقض ممنوعیتی بود که روسیه بر خروج ارز همراه با تاجران ایرانی وضع کرده بود. پس از قتل نادرشاه در ژوئن ۱۷۴۷، مقامات روس در آستراخان شفیع را بازداشت کردند و حدود ۱۴ هزار تومان وجوهات همراهش را مصادره کردند. شفیع صرفا اجازه یافت که بدون پولها به ایران بازگردد و مدتی بعد از حضور در ایران درگذشت. روس‌ها ادعا کردند که هدفشان از مصادره پول حفظ آن در میانه غوغا و آشوب ایران بوده است. اما ابراهیم شاه افشار این اقدام را ظالمانه دانست و تلاش کرد با اقدام متقابل بر ضد روس‌ها در گیلان تلافی کند که البته موفقیتی به دست نیاورد.

نویسنده مقاله اشاره می‌کند که حاجی شفیع رشتی شخصیتی گمنام است و در منابع تاریخی اطلاعات چندانی درباره پس‌زمینه او نیست. او تاکید می‌کند که گماشتن تاجران برای تحصیل کالا از روسیه یکی از اقدامات رایج نادرشاه بوده است.

 

جمع‌بندی

نامه کریم خان زند به کاترین دوم پرده از مناقشه‌ای نه چندان مشهور بین ایران و امپراتوری روسیه بر می‌دارد. شواهد درون‌متنی این نامه حکایت از آن دارد که احتمالا در اوایل دوران حکمرانی کاترین، یعنی در اوایل دهه ۱۷۶۰ نگاشته و ارسال شده است. براساس آنچه کریم خان در نامه‌اش بیان کرده است، مقامات روس در آستراخان مدعی شدند که حاجی شفیع سکه‌های تقلبی با خودش به داخل خاک روسیه برده است و به این دلیل آن مبالغ را مصادره کردند. او سپس به جرم قاچاق وجوهات تقلبی بازداشت شد، و ابراهیم شاه افشار به تلافی این اقدام، به نواب خود در گیلان دستور داد که تمام تاجران روس در گیلان را به اسارت بگیرند. حتی کنسول روسیه در شهر هم از این حمله در امان نماند و مجبور شد در زمستان ۱۷۴۹ به باکو پناهنده شود. به دنبال این اتفاقات، به مقامات روس در آستراخان دستور رسید که پول‌های حاجی شفیع به عنوان جبران خسارات روس‌های مقیم گیلان ضبط شود.

قرقلو در پایان می‌گوید مشخص نیست که آیا کاترین دوم با اعاده ۱۴ هزار تومان پول به ایران موافقت کرده است یا نه. اینکه کریم خان خودش شخصا این نامه را لفظ به لفظ املا کرده است می‌تواند حکایت از آن داشته باشد که او شدیدا درگیر کمبود نقدینگی بوده است. او در پایان نامه نومیدانه تضمین‌ می‌دهد که چنانچه پول به فرستاده‌اش «غلامعلی رشتی» بازگردانده شود، صرف گسترش روابط تجاری روسیه با ایران خواهد شد.


اشتراک گذاری در Telegram Whatsapp Twitter Linkedin mail Facebook
comments

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

message
message
message

نظرات شما

نظری برای این مطلب ثبت نشده است