quran

مسلمانان هند و اوقاف فلسطین

تاریخچه‌ای خواندنی از زاویة الهندیة در قدس

dateسه شنبه ۱۴۰۲/۰۷/۱۸ views209
writerعمر خالدی category آثار تاریخی منبع : Two Circles

Indian Muslims and Palestinian Awqaf

مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان‌های اروپایی: روابط رهبران مسلمان هند با فلسطین خصوصا در دوران پیش از تفکیک شبه قاره و الحاق مناطق پادشاهی تاریخچه‌ای جالب دارد که کمتر گفته و شنیده شده است. دکتر عمر خالدی (پژوهشگر و دانشمند هندی) در مقاله‌ای که سال ۲۰۱۰ در وب‌سایت Two Circles منتشر شده است به یکی از ابعاد این تاریخ یعنی موقوفات مسلمانان هند در فلسطین پرداخته است.

ترجمه کامل این مقاله را از نظر می‌گذرانید:

در طلیعه قرن بیستم، جمعیت مسلمانان در هند بریتانیایی بالغ بر حدود ۷۰ میلیون نفر می‌شد که از جمعیت امپراطوری در حال زوال عثمانی بیشتر بود. قشر صاحب نفوذ در میان مسلمانان هند – که بسیاری‌شان خود را از تبارهای عرب، ایرانی، و ترکی می‌دانستند – همیشه نسبت به عضویت در امت واحده فرا-هندی و جهانی که مرزهایش فراتر از وطنشان بود آگاهی داشتند. تجارت و زیارت به مقصد حرمین شریفین در حجاز، قدس در فلسطین، کربلا و نجف در عراق، باعث می‌شد جریان مسفارت هندیان به خاورمیانه و برعکس پیوسته و سالانه برقرار باشد. به علاوه، از اواخر قرن هجده به بعد برخی حاکمان تاج‌دار مسلمان مثل نظام حیدرآباد از مهاجرت اهالی حجاز و حضرموت و اقامتشان در قلمرو این شاهان استقبال می‌کردند. [۱] اشراف مسلمان هند همواره به امور امپراطوری عثمانی علاقه‌ای عمیق داشتند، و آن را آخرین باقی‌مانده قدرت سیاسی مسلمانان می‌دانستند، چرا که دیگر نقاط جهان اسلام به دام استعمار افتاده بود و در سیطره قدرت‌های اروپایی قرار داشت. [۲]

علاقه مسلمانان هند به امپراطوری عثمانی دست‌کم به چهار شیوه بروز داشت. اول از طریق حمایت سیاسی از استقلال و یکپارچگی سرزمینی امپراطوری عثمانی بود که در «نهضت خلافت» دیده می‌شد؛ [۳] دوم، حمایت مالی از پروژه‌هایی مثل خط آهن حجاز بود؛ [۴] سومین شیوه کمک مالی برای جبران خسارت‌های فجایع طبیعی و انسانی در عثمانی بود؛ [۵] و چهارم، از طریق امدادرسانی مالی به پیش‌برد و حفظ موسسات دینی و فرهنگی اسلامی بود. ایفای نقش ظام حیدرآباد در حفظ مسجدالنبی در مدینه و مشارکت نواب اوده در حفظ مزارات شیعه را می‌توان نمونه‌های بارز کمک مالی مسلمانان هندی به حرمین شریفین، کربلا و نجف دانست. در سال ۱۹۲۴، نظام یک مهندس را به انجام تعمیرات مسجدالنبی در مدینه گماشت. [۶] نواب‌های شیعه اوده در شمال هند اعاناتی را به زیارت‌گاه‌های نجف و کربلا اهدا می‌کردند. [۷]

 

نمایی از «زاویه هندیه»، ۱۹۴۵. © احمد الانصاری.

 

موضوع این مقاله حمایت مسلمانان هندی از پروژه‌های دینی و آموزشی در یکی از مناطق امپراطوری عثمانی سابق یعنی فلسطین در دوران قیمومت بریتانیا، از ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۸، است. حضور مسلمانان هندی در قدس به قرن سیزدهم میلادی باز می‌گردد، که مظهر بارز آن «زاویه الهندیه» یا «زاویه فریدیه» است. با گسترش تصوف در قدس در قرن ۱۶، بسیاری مراکز صوفی که به زاویه شهرت داشت برپا شد تا منزلگاه پیروان فرقه‌های صوفی باشد. در آن زمان بیش از ۷۰ طریقه صوفی در قدس فعال بود.  صوفیان هندی طریقت چشتی سنت «چله» (که نماد تعداد روزهای حضور در انزواست) را جایی به جا آوردند که شیخ فریدالدین ۴۰ روز در میانشان جلوس داشت، و در اصل زاویه طریقت رفاعی بود. صوفیان هندی این قطعه زمین را خریداری کردند و آن را به نام شیخ فرید وقف کردند، و بعدا ساکنان هندی این منطقه زمین‌های اطراف را نیز خریداری کردند و به نام «تکیه فریدی» در قدس وقف کردند. بدین ترتیب این زاویه به نام فریدالدین مسعود (۱۱۷۵-۱۲۶۵) نامیده شده است، که یکی از شیوخ صوفی اهل پنجاب در شمال هند بود. فریدالدین مسعود با لقب فارسی/اردو «گنج شکر» نیز شهرت دارد. این زاویه، که اکنون یک ملک وقفی عام‌المنفعه و غیر-موروثی است حدودا ۱.۵ جریب مساحت دادرد و یک ساختمان مسکونی درجه یک برای سکونت مسافران هندی است.

مجلس اسلامی اعلای قدس سرپرست تمام اوقاف از جمله این زاویه است. درباره زاویه اسناد زیادی ثبت شده است. [۸] «اولیا چلبی» جهانگرد قرون میانه این زاویه را یکی از بزرگترین زاویه‌های شهر در ۱۶۷۱ معرفی کرده است. به گزارش تیسیر جباره، در سالهای ۱۸۶۹-۱۸۷۰ سازه قدیمی زاویه جای خود را به یک ساختمان جدید داد. [۹] در سال ۱۹۲۲، حاج امین الحسینی (۱۸۹۵-۱۹۷۴) از «مولانا محمد علی» (۱۸۷۸-۱۹۳۱) رهبر نهضت خلافت در هند درخواست کرد که کسی را برای مراقبت از زاویه اعزام کند. سپس، خواجه ناظر حسن انصاری (۱۸۸۰-۱۹۵۱) از شهر سهاران‌پور در ایالت اوتار پرادش در سال ۱۹۲۴ به قدس رفت تا مراقبت از زاویه را برعهده بگیرد.


خواجه ناظر حسن انصاری © احمد الانصاری.   

 

حاج امین (وسط) در حال تقدیم پرچم فلسطین به مولانا شوکت علی (ایستاده در سمت چپ حاج امین) از رهبران تحریک خلافت؛ در کنارش شیخ خواجه ناظر حسن انصاری ایستاده است، ۱۹۳۱. © احمد الانصاری.

 

او پس از ورود به قدس متوجه شد که «اقامت‌گاه در حال ویرانی است و چند منزل قدیمی داشت که بعدا بر اثر زلزله ۱۹۲۷ شدیدا آسیب دید». [۱۰] انصاری در فاصله دو جنگ جهانی سفرهای متعددی به وطنش هند ترتیب داد تا برای بازسازی این اقامت‌گاه وجوهات جمع‌آوری کند. در سالهای ۱۹۳۱-۱۹۴۰، شیخ ناظر حسن انصاری موفق شد در هند از نظام حیدرآباد یعنی میر عثمان علی خان (حکومت ۱۹۱۱-۱۹۴۸)، نواب رامپور و نواب بهاول‌پور وجوهاتی جمع‌آوری کند. ساختمان اصلی این اقامت‌گاه به نام نظام «عثمان منزل» عنوان گرفت.

 

نمایی از عثمان منزل، ساختمان اصلی زاویه هندیه، ۱۹۴۵. © احمد الانصاری.

 

در فاصله ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۷، زاویه به یک مرکز مرخصی برای سربازان ارتش هند که در خاورمیانه مستقر بودند تبدیل شد. ارتش هند دو خوابگاه بزرگ ساخت و ضلع تراونکور و ضلع دهلی نام‌گذاری کرد. تا سال ۱۹۴۵ ساخت زاویه به پایان رسید و نام آن را به یک موسسه اقامتی واقعی بدل کرد. سرلشکر سید احمد العیدروس (فرمانده کل ارتش نظام) که از زاویه بازدید کرده بود در دفتر یادبود این اقامت‌گاه نوشت: «شیخ ناظر تکه‌ای از قدس را به قطعه‌ای کوچک از هند بدل کرده است». [۱۱]

 

زائران مسلمان هندی در القدس، در وسط تصویر «بگم مریم انصاری» همسر شیخ خواجه ناظر حسن انصاری دیده می‌شود، ۱۹۴۵. © احمد الانصاری.  

 

زائران مسلمان هندی روبروی قبه الصحره، در وسط تصویر «بگم مریم انصاری» همسر شیخ خواجه ناظر حسن انصاری دیده می‌شود، ۱۹۶۵. © احمد الانصاری.

 

اسراییلی‌ها در جریان حمله هوایی به قدس در روز ۹ ژوئن ۱۹۶۷ این اقامت‌گاه را بمباران کردند و همسر خواجه ناظر حسن انصاری، دخترش آمنه و یک پسر شش ساله‌اش به نام احمد را به قتل رساندند. به درخواست دولت هند، اجساد این خانواده از طریق اداره کنسولی بریتانیا در قدس به بیروت منتقل شد. از سال ۱۹۹۲ به بعد، دولت هند بودجه‌هایی را به نوسازی، تعمیر و نگهداری این بنای تاریخی و دینی اختصاص داده است. این کمک‌های مالی به مدیر و متولی «موقوفه اقامت‌گاه هندی» تحویل داده شده است. [۱۲] از دهه ۱۹۳۰ بدین سو مجموعه‌ای از چهره‌های برجسته هندی از زاویه بازدید کرده‌اند، که اوج آن بازدید گجرال [نخست‌وزیر وقت هند] در سال ۱۹۹۶ بود، که اظهار داشت این اقامت‌گاه «واحه‌ای لبریز از مهمان‌نوازی هندی» است. [۱۳] مدیر و متولی فعلی «موقوفه اقامت‌گاه هندی» شیخ محمد منیر انصاری، پسر مرحوم خواجه ناظر حسن انصاری است که در سال ۱۹۵۱ از دنیا رفت. به توصیه شوراها و مسئولان محلی، منیر که پسر ارشد او بود به عنوان مدیر و متولی انتخاب شد. دادگاه شریعت در قدس منصب منیر را تایید کرد، و او از آن زمان در این منصب حضور داشته است. [۱۴] از قرار معلوم، زاویه صرفا یکی از بسیار موقوفات اسلامی هند (و برخی موقوفات مسیحیان هند) در فلسطین است. تیسیر جباره به وقفه‌نامه‌ای در دادگاه اسلامی قدس دست یافت که تاریخش ۱۶۶۵ م./ ۱۰۶۷ هـ.ق. بود و صالح، پسر جواهر الهندی الکشمیری راه‌اندازی کرده بود. [۱۵] این موقوفه خانه‌ای برای اقامت زائران کشمیری بود.  بیرون از قدس، مسلمانان هندی زمین‌هایی در رام‌الله و غزه خریداری و وقف کردند. [۱۶] در شهر غزه در نوار غزه، در شارع الزاویه در نزدیکی سوق الخضار در نزدیکی خیابان عمر مختار، تعدادی دکان است که وقف زاویه الهندیه شده است. این موقوفات با پولی ایجاد شد که شیخ ناظر پیش از سال ۱۹۴۸ به مرحوم حسن یوسف ابوشعبان می‌داد. سند رسمی این موقوفه نزد احسا ابوشعبان در شهر غزه نگهداری می‌شود. درآمد این دکان‌ها به دائره الوقف در غزه وصول می‌شود. [۱۷] ذکر الرحمن که سابقا یک دیپلمات هندی بود و در رام‌الله حضور داشت، موقوفاتی را در غزه (مسجد هندی با دکان‌های متصل به آن)، حیفاء، یافا، جسور بنات یعقوب، و لد شناسایی کرده است، و اکنون به مستندسازی موقوفات مسلمانان هندی و مسیحیان هندی در تمام بخش‌های فلسطین، پیش و پس از ۱۹۴۸ مشغول است تا میراث هند در ارض مقدس را فهرست کند. [۱۸]

همانطور که قبلا گفته شد، مسلمانان هند تا قبل از تقسیم شبه‌قاره هند در سال ۱۹۴۷، واجد بزرگترین جمعیت در امت اسلامی بودند. پیش از اینکه دوره درآمدهای نفتی کلان در خاورمیانه فرا برسد، بسیاری افراد در جهان عرب برای دریافت کمک‌های مالی و کمک به پروژه‌های دینی و خیریه رو به شاهان ثروتمند و بازرگانان هندی می‌آوردند. از قرار معلوم، یک هیات نمایندگی فلسطینی که به حجاز اعزام شده بود در سال ۱۹۲۲ درخواستی خطاب به «هند و دیگر کشورهای مسلمان» صادر کرد «تا با کمک خود مانع از تلاش برای تبدیل مسجدالاقصی به یک مکان عبادی برای یهودیان بشوند»، و به دنبال آن، «هراس از یک واکنش شدید از سوی جهان اسلام به این درخواست باعث شد اداره استعماری بریتانیا بر خود بلرزد». [۱۹]ّ در چنین شرایطی بود که یک هیات فلسطینی سه نفره به ریاست جمال الحسینی (۱۸۹۲-۱۹۸۲) دبیر انجمن مسلمان-مسیحی فلسطین از نوامبر ۱۹۲۳ تا ژوئن ۱۹۲۴ در هند حضور یافت تا برای بازیابی مسجد الاقصی وجوهات جمع‌آوری کند. [۲۰] دو عضو دیگر این هیات شیخ محمد مراد (مفتی حیفاء) و شیخ ابراهیم الانصاری بودند. [۲۱] علاوه بر هیات نخست، خود حاج امین هم ریاست هیات اعزامی دیگری را به مقصد هند و از طریق سوریه، عراق و کویت برعهده گرفت. نماینده عالی‌رتبه بریتانیا در فلسطین پیامی به همتای خود عراق مخابره کرد و از او خواست که این هیات نمایندگی را در بغداد و شهرهای هند یاری کند. حاج امین در طول سفر خود مقداری پول جمع‌آوری کرد که از طریق نماینده عالی‌رتبه فلسطین به مجلس اسلامی اعلی وصول شد. [۲۲] این سفر ضمنا باعث شد حاج امین پیوندهایی جاودانه با قیادت اشراف مسلمان هند برقرار کند. بدین ترتیب بود که او دوباره در سالهای ۱۹۳۳، ۱۹۵۲ و ۱۹۶۱ به هند سفر کرد. او در اواخر دهه ۱۹۴۰ و تا پایان عمرش در ۱۹۷۴ در بیروت، روابط تنگاتنگی هم با کشور نوساخته پاکستان داشت.

 

رهبران حاضر در کنگره اسلامی جهانی، قدس، ۱۹۳۱. از راست، ریاض الصلح، نخست‌وزیر لبنان، نفر چهارم، مولانا شوکت علی، رهبر تحریک خلافت هند، نفر نهم از سمت راست حاج امین است؛ نفر سوم از سمت چپ شکری القوّتلی، رییس‌جمهور سوریه. © احمد الانصاری.

 

«لرد ریدینگ» فرمانروای کل هند با عنایت به حساسیت‌های مسلمانان هند و از ترس شورش، روز ۶ نوامبر هیات فلسطینی را به حضور پذیرفت و آن را از حمایت و تایید رسمی برخوردار کرد. نمایندگان سپس به چندین شهر هند سفر کردند و وجوهی جمع‌آوری کردند. رهبران مسلمانان هند در آن زمان، یعنی برادران محمد علی و شوکت علی، حکیم اجمل خان، سیف‌الدین کچلو، و دکتر محمدعلی انصاری این هیات را همراهی می‌کردند. هدف فلسطینیان جمع‌آوری ۱۵ هزار پوند بود ولی فقط توانستند ۲۵ هزار پوند جمع آوری کنند، که مبالغ عمده‌ای از آن – یعنی بیش از ۱۰۰ هزار روپیه هندی – از سوی نظام حیدرآباد و «طاهر سیف‌الدین» داعی مطلق بهره‌ها اعطا شد. [۲۳] نظام حیدرآباد علاوه بر کمک مالی، نامه‌ای به «مصطفی کمال آتاتورک» رهبر ترکیه نوشت و خواستار آن شد که او بودجه و متخصصان بازسازی ارسال کند. ولی ترک‌ها درگیر جنگ با ارتش‌های متجاوز بودند، و آتاتورک پاسخ داد که در آن زمان از هیچ پول یا متخصصی نمی‌تواند صرف نظر کند. [۲۴] ظاهرا یک رقابت بین قبایل الحسینی و النشاشیبی در فلسطین در اینکه پول اندکی در هند جمع‌آوری شد موثر بود. [۲۵] به گفته رائف یوسف نجم دانشمند اردنی، «دشمنان مجلس اسلامی اعلی به شاهان و راهبران کشورهای عربی و اسلامی نامه نوشتند و نسبت به اعانه هشدار دادند و مدعی شدند که اعضای مجلس اسلامی از این اعانات برای قتل مخالفان سیاسی خود و نه برای بازسازی مسجد الاقصی بهره استفاده می‌کنند». [۲۶] به رغم مقدار پولی که جمع‌آوری شد و به رغم درگیری ترک‌ها در جنگ آزادسازی، «احمد کمال‌الدین» معمار عثمانی مشهور بین سال‌های ۱۹۲۲ و ۱۹۲۶ بازسازی مسجد الاقصی را به انجام رسانید و تحسین جهانی را نصیب خود کرد. [۲۷] مراسم رونمایی از این بازسازی روز ۳۰ اوت ۱۹۲۸ برگزار شد، و در این مراسم مفتی از تمام کمک‌های مالی به این پروژه قدردانی کرد. او در سراسر جهان اسلام به‌عنوان «احیاگر الحرم الشریف و مدافع اماکن مقدسه» تحسین شد. [۲۸]

طی سه دهه قیمومت بریتانیا در فلسطین (۱۹۱۸-۱۹۴۸)، بیست و یک دارایی به وقف تبدیل شد. بزرگترین آن از سوی نظام حیدرآباد اهدا شد. کسی که در وصول این هدیه نقش موثری ایفا کرد حاج امین الحسینی (۱۸۹۵-۱۹۷۴) بود. حاج امین در روز ۸ مه ۱۹۲۱ از سوی «هربرت سموئل» نماینده عالی‌رتبه بریتانیا در فلسطین به‌عنوان مفتی اعظم قدس منصوب شد، و تا سال ۱۹۳۷ این منصب را حفظ کرد. او همچنین در مارس ۱۹۲۲ از سوی سموئل به‌عنوان رئیس مجلس اسلامی اعلی که تازه تاسیس شده بود منصوب شد. او بین سال‌های ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹ کارزاری را هدایت کرد تا عرب‌های فلسطین را برای مقابله با خطراتی که متوجه اماکن مقدس اسلامی در قدس بود برانگیزد. حاج امین کارزار خود را به بیرون از مرزهای وطنش و به ماوراء اردن، سوریه، عراق و هند گسترش داد. مفتی به همراهی «محمد علی علوبه پاشا» دیپلمات امت‌گرای مصری در روز ۲۱ ژوئیه ۱۹۳۳ وارد حیدرآباد شد. این دو نفر مهمان حکومت بودند. از جمله افرادی که مفتی ملاقات کرد «بهادر یار جنگ» (۱۹۰۵-۱۹۴۴) رهبر مسلمانان در حیدرآباد و یکی از حامیان سرسخت فلسطینیان بود که قبلا هم مفتی را در قدس ملاقات کرده بود. [۲۹]

 


شیخ ناظر حسن الانصاری در حضور ملک عبدالله پادشاه ماوراء اردن در جریان اولین سفر پادشاه به قدس، ۱۹۴۹. © احمد الانصاری.

 

پس از این سفر، مفتی روز ۲۷ ژوئیه نامه‌ای طولانی به نظام نوشت و از او بابت حمایت‌هایش از پروژه الاقصی سپاس‌گزاری کرد. مفتی ضمنا از نظام درخواست کرد که به عنوان یک حاکم مسلمان و متقی مبالغی را برای احداث یک دانشگاه اسلامی در قدس که به تصویب مجلس اسلامی اعلی رسیده بود اختصاص دهد. [۳۰] نظام، که آوازه ثروت و سخاوت افسانه‌ای‌اش در قبال اهداف اسلامی از هند هم فراتر رفته بود و به خاورمیانه رسیده بود، منت گذارد. خیلی زود، مکاتبه بین وزیر خارجه حیدرآباد و سفارت بریتانیا [در حیدرآباد] برقرار شد، چرا که مقامات استعماری نظام را مکلف کرده بودند که امور خارجه خود را از این طریق پیش ببرد. نظام به واسطه مجاری دیپلماتیک بریتانیایی مبلغ ۷ هزار و ۵۴۳ پوند برای احداث دانشگاه اسلامی اهدا کرد. [۳۱] این مبلغ در یک حساب بانکی پس‌انداز شد و تا سال ۱۹۳۸ مصرف نشد. به گفته ییتسحاک ریتر، «حاج امین الحسینی، در راستای مبارزه با تصاحب زمین‌ها در فلسطین، با استفاده از این پول ۱۰۰۰ دونوم [واحد اندازه‌گیری مساحت، که هر چهار دونوم حدودا معادل یک جریب یا ۱۰۰۰ متر مربع می‌شود] زمین زراعتی در کفر زیتا (در محله طولکرم) خریداری کرد، و آن زمین را به موقوفه‌ای برای پایه‌گذاری دانشگاه اسلامی در قدس تبدیل کرد (به جای اینکه آن را مستقیما و طبق نیت بانی برای خود دانشگاه مصرف کند). هدفش این بود که این زمین را از دست یهودیان دور نگه دارد… اقدام مجلس اسلامی اعلی در خریداری زمین‌ها قرار بود الگویی برای مسلمانان فلسطین رقم بزند و بدین ترتیب تصاحب زمین‌ها از سوی یهودیان را خنثی کند». [۳۲] بدین ترتیب جای تعجب نیست که قیادت فلسطینی در آن زمان برای مسلمانان هندی احترامی فراوان قائل بود. روز ۴ ژانویه ۱۹۳۱ که مولانا محمد علی رهبر جنبش خلافت در هند و حامی ثابت‌قدم فلسطینیان در لندن جان سپرد، حاج امین از بازماندگانش درخواست کرد که او را در محوطه مقدس مسجد الاقصی دفن کنند. [۳۳]

 

حاج امین در حیدرآباد، دکن، هند، ژوئیه ۱۹۳۳. از راست به چپ، ناشناس؛ محمد علی علوبه پاشا، از رهبران مصری که حاج امین را همراهی می‌کرد؛ مهاراجه کیشن پرشاد؛ حاج امین، نواب بهادر یار جنگ؛ دو نفر دیگر ناشناس‌اند. © عمر خالدی.

 

هدف از دفن محمد علی در قدس «محکم‌سازی پیوند مسلمانان سراسر جهان به این حرم… و تشویق مسلمانان هند به تلقی قدس به‌عنوان یکی از مراکز دینی‌شان و هم‌ارز با مکه و مدینه» بود. «مفتی مسلمانان را از دیگر کشورها دعوت کرد که به قدس بیایند و در تشییع جنازه که قرار بود روز ۲۴ ژانویه ۱۹۳۱ برگزار شود حضور یابند». [۳۴] محمد علی با حضور اجتماعی بزرگ از رهبران مسلمان در مجاورت مدفن برخی از معروف‌ترین مردان آن زمان به خاک سپرده شد: احمد حلمی عبدالباقی، الشهید عبدالقدیر الحسینی، موسی کاظم الحسینی، و عبدالحمید شومان، موسس «بانک عرب». [۳۵] این تشییع جنازه باعث شد حاج امین به هدف خود دست یابد. تا پیش از ۱۹۳۱ تعداد اندکی از مسلمانان هندی به قدس سفر کرده بودند، ولی پس از تشییع جنازه محمد علی، آمار سفر مسلمانان هندی به قدس به صدها مورد افزایش یافت. [۳۶] اندکی پس از تدفین محمد علی، بهادر یار جنگ رهبر حیدرآباد برای ملاقات با مفتی در ۷ ژوئن ۱۹۳۱ به قدس آمد. از آن زمان به بعد، هندیان بی‌شماری به قدس بطور کلی و به الحرم الشریف بطور خاص سفر کرده‌اند. در پی آن، برخی خواص فلسطینی که میراث نظام حیدرآباد را در احیای الاقصی و پروژه دانشگاه اسلامی دیده بودند، برای جلب حمایت از پروژه‌هایشان در قدس و دیگر نقاط به حاکم حیدرآباد روی آوردند. [۳۷] نمونه بارز آن درخواست‌هایی بود که برای پروژه‌های مسجدسازی در لندن و واشنگتن دی.سی. به نظام حواله شد. [۳۸] سال ۱۹۴۸ هم برای فلسطین و هم برای حیدرآباد جان‌سوز بود. خروج بریتانیا آغازگر یک عصر ملی‌گرایانه در شبه‌قاره هند شد و دولت نهرو بر الحاق بی‌درنگ حیدرآباد ابرام ورزید، به رغم تاریخ و فرهنگ متمایز آن قلمرو. نظام حیدرآباد حتی در حین اینکه درگیر مذاکرات پیچیده با دولت نهرو بود، در پاسخ به درخواستی از سوی ملک عبدالله پادشاه ماوراء اردن، در روز ۲۵ اوت ۱۹۴۸ مبلغ «یک میلیون روپیه (۳۰۰ هزار دلار آمریکا به نرخ آن زمان)» برای کمک به آوارگان عرب فلسطینی اعطا کرد، که در رویترز گزارش شد و در مطبوعات بین‌المللی انتشار یافت. [۳۹]

 

قبر مولانا محمد علی هندی درون محوطه مسجد الاقصی قرار دارد. از قضا، او تنها خارجی مدفون در این مکان است. [عکس: نیلوفر حق، ۲۰۰۶].

 

به واسطه فعالیت‌های مفتی و جلب اعانات در هند برای فلسطین، قدس به‌عنوان قبله نخست مومنان و سومین شهر مقدس در جغرافیای دینی اسلام جایگاهی محکم در ضمیر مسلمانان هند یافت. بدین ترتیب، جای تعجب نبود که وقتی در ۲۱ اوت ۱۹۶۹ یک مرد دیوانه استرالیایی تلاش کرد مسجد الاقصی را آتش بزند، خشمی گسترده در سراسر هند فوران کرد. یکی از بزرگترین تجمعات در محکومیت این مسجدسوزی در بمبئی ترتیب یافت و آن روز حدود ۱۰۰ هزار نفر راهی خیابان‌ها شدند تا خواستار اقدام بر ضد فرد خاطی شوند.  به رغم تقسیم هند به پاکستان و بنگلادش، مسلمانان شبه‌قاره همچنان از سرسخت‌ترین حامیان فلسطین‌اند. از اوایل دهه ۱۹۹۰ بدین سو دولت هند سیاست خود در حمایت از فلسطینیان را تغییر داده است، و نتیجه آن افزایش شدید همکاری بین بخش‌های نظامی و اطلاعاتی اسراییل و هند بوده است. با این حال، مسلمانان هندی همچنان پابرجا پشت فلسطینیان ایستاده‌اند. سفر «شیخ عکرمه سعید صبری» به هند در سال ۱۹۹۸ و استقبال گرمی که از او به عمل آمد برای همگان یادآور پیوندهای ناگسستی بین فلسطین و شبه قاره بود. [۴۰]

توضیح نویسنده: از دکتر سلیم تمری متشکرم که فرصت پژوهشی‌اش در دانشگاه ام.آی.تی در بهار ۲۰۰۹ الهام‌بخش من برای اتمام پژوهش درباره اوقاف مسلمانان هندی فلسطین شد؛ از احمد الانصاری و عالیه خالدی برای کمک به بهود متن بسیار متشکرم.

 


۱. Omar Khalidi, “Sayyids of Hadramawt in Medieval and Early Modern India,” Asian Journal of Social Science 32, 2 (2004): 329-351, Arabic translation by AbuBakr Baqadir, in al-Masar (Virginia) 3:2 (2002): 59-74. idem, “The Hadhrami Role in the Politics and Society of Colonial India, 1750s-1950s,” pp. 67-81, in Hadhrami Traders, Scholars and Statesmen in the Indian Ocean, 1750s-1960s, edited by Ulrike Freitag & William G. Clarence-Smith, (Leiden: E.J. Brill, 1997).

۲. Azmi Ozcan, “The Ottomans and the Muslims of India During the Reign of Sultan Abdulhamid II” pp. 299-303, in The Turks, v. 4 edited by Hasan Celal Guzel et al, (Ankara: Yeni Turkiye, 2002).

۳. Azmi Ozcan, Pan-Islamism: Indian Muslims, the Ottomans and Britain, 1877-1924, (Leiden: Brill, 1997); Gail Minault, The Khilafat Movement: Religious Symbolism and Political Mobilization in India, (New York: Columbia University Press, 1982); A.C. Niemeyer, The Khilafat Movement in India, (The Hague: Nijohff, 1972).

۴. William Ochsenwald, The Hijaz Railroad, (Charlottesville: University of Virginia Press, 1980), pp. 69-74. Syed Tanvir Wasti, “Muhammad Inshaullah and the Hijaz Railway,” Middle Eastern Studies 34, 2 (April 1998): 60-72.

۵. Takashi Oishi, “Muslim Merchant Capital and the Relief Movement of the Ottoman Empire, 1876-1924,” Journal of the Japanese Association for South Asian Studies 11 (October 1999): 71-103.

۶. Islam: Political Impact, 1908-1972: British Documentary Sources, V, edited by Jane Priestland, (Slough, UK: Archives Edition, 2004), p. 530, identifies Engineer Ata Husayn surveying the Prophet’s tomb in 1926.

۷. Meir Litvak, “Money, Religion and Politics: the Oudh Bequest in Najaf and Karbala,” International Journal of Middle Eastern Studies 33, 1 (2001): 1-21; idem, “A Failed Manipulation: the Oudh Bequest and the Shii Ulama of Karbala and Najaf,” British Journal of Middle Eastern Studies 27, 1(2000): 69-89.

۸. Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud wa Qidyat Filastin, (Amman: Dar al-Shuruq, 1998), pp. 57-60.

۹. Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud wa Qidyat Filastin, op.cit. p. 57-60.

۱۰. Ahmad Nazir Hasan Ansari, “How Jerusalem’s Indian Hospice Lost Hindi Touch,” The Milli Gazette (16-31 October 2007), p. 13. Ahmad Ansari is completing a thesis on Indian Islamic Heritage in Jerusalem, email from the author living in Beirut to the present writer dated 12 April 2009.

۱۱. Information provided by Ahmad Ansari, Beirut, June 11, 2009.

۱۲. I.K. Gujral, “Saga of Indian Hospitality in Jerusalem,” India Abroad (New York, 15 March 1996).

۱۳. I.K. Gujral, “Saga of Indian Hospitality in Jerusalem,” India Abroad (New York, 15 March 1996).

۱۴. Ahmad Nazir Hasan Ansari, op. cit.

۱۵. Email from Dr Taysir Jabbarah, 10 March 2009.

۱۶. Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud, op.cit., p. 58.

۱۷. Information provided by Ahmad Ansari from Beirut 11 June 15, 2009.

۱۸. Conversation with Zikrur Rahman in New Delhi, 16 July 2009 at Arab Cultural Center, Jamia Millia Islamia. He is also publishing a book in Arabic entitled Alhind wa Filastin.

۱۹. Sandeep Chawla, “The Palestine Issue in India Politics in 1920s,” pp. 27-42, in Communal and Pan-Islamic Trends in Colonial India, edited by Mushirul Hasan, (New Delhi: Manohar, 1981), p.29.

۲۰. Muslim Outlook (Lahore) 7 June 1924, as cited in Sandeep Chawla, “The Palestine Issue in India Politics in 1920s,” pp. 27-42, in Communal and Pan-Islamic Trends in Colonial India, edited by Mushirul Hasan, (New Delhi: Manohar, 1981), p. 31, footnote 23, citing Colonial Office to India Office 4 August 1922, unpublished archival documents preserved in the British Library’s India Office Records. Further details in Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud, op.cit. pp. 107-124.

۲۱. British Viceroy Lord Reading’s Telegram to Secretary of State for India in London dated 7 August 1923, as cited in Sandeep Chawla, op.cit. footnote 39, page 39.

۲۲. Taysir Jabbarah, Palestinian Leader Hajj Amin al-Husyani: Mufti of Jerusalem, (Princeton, NJ: The Kingston Press, 1985), p. 63.

۲۳. British Resident at Hyderabad’s telegram to Political Secretary, Government of India 14 December 1923, as cited in Sandeep Chawla, op.cit., p. 29.

۲۴. Nizam of Hyderabad’s letter and Ataturk’s response in Turkish Presidential Archives, located in the Presidential Palace, Ankara. I am grateful to Professor Yildirim Yavuz of Middle East Technical University for this valuable information. Email dated 10 June 2009.

۲۵. Taysir Jabbarah alludes briefly to conflict between the clans, Palestinian Leader Hajj Amin al-Husyani, op. cit. p. 121.

۲۶. Raef Yusuf Najm, “Jordan’s Role in Ensuring the Protection of Islamic and Christian Holy Sites in al-Quds al-Sharif,” posted on the website of Isesco, see
http://www.isesco.org.ma/english/publications/Protection%20of%20islamic%20and%20chrestian%20holy%20sites%20in%20Palestine/p9.php accessed on 6 June 12, 2009. Najm lists the amount of contributions received worldwide, which seems to have been obtained from p. 114 of Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud, op. cit. For the documents in Hyderabad about the restoration, see Sayyid Dawud Ashraf, Awraq-i Muarrikh, op.cit. Chapter, Masjid-i Aqsa ki Maramat aur Tazin-i Nau, pp. 126-130.

۲۷. Yildirim Yavuz, “The Restoration Project of the Masjid al-Aqsa by Mimar Kemalettin (1922-26),” Muqarnas 13 (1996): 149-164. The article is available online via Archnet.org
http://www.archnet.org/library/documents/one-document.jsp?document_id=5204

۲۸. Taysir Jabbarah, Palestinian Leader Hajj Amin al-Husyani, op. cit., p. 65.

۲۹. Nadhir al-Din Ahmad, Sawanih Bahadur Yar Jang, (Hyderabad: Bahadur Yar Jang Academy, 1986), p. 298.

۳۰. Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud, op. cit. pp. 201-214.

۳۱. Sayyid Dawud Ashraf, Awraq-i Muarrikh, (Haydarabad: Shugofa Publishers, 1998)., pp. 1091-114, the Urdu book’s chapter entitled “Filastin University ke Liye Giran Qadr Atiya,” is based on archival records in State Archives, Haydarabad, India.

۳۲. Yitzhak Reiter, Islamic Endowments in Jerusalem under British Mandate, (London: Frank Cass, 1996), p. 68.

۳۳. Taysir Jabbarah, Palestinian Leader Hajj Amin, op. cit., pp. 104-105.

۳۴. Taysir Jabbarah, Palestinian Leader Hajj Amin, op. cit., pp. 104-105.

۳۵. Taysir Jabbarah, al-Muslimun al-Hunud, op. cit. see the chapter Darih al-Zaim Mawlana Muhammad Ali al-Hindi fi Bahat al-Masjid al-Aqsa al-Mubarak, pp. 171-178.

۳۶. Taysir Jabbarah, Palestinian Leader Hajj Amin, op. cit., p. 105.

۳۷. Letter from Muhammad Said al-Husyani Al Abd al-Qadir, 14 February 1927, cited in Nadhir al-Din Ahmad, Sawanih Bahadur Yar Jang, op. cit. pp. 393-396.

۳۸. London’s largest mosque began as Nizamia Mosque in 1936, see A.L. Tibawi, “History of the London Central Mosque and the Islamic Cultural Center, 1910-1980,” Welt des Islams 21 (1981):193-208; Islamic Cultural Center of Washington DC.

۳۹. “Nizam Gives to Refugees Aid,” The New York Times (25 August 1948).

۴۰. Omar Farooq, “Al-Quds Imam Gets Great Response in Hyderabad,” Saudi Gazette (19 December 1998), p. 12.

qutate

از قرار معلوم، زاویه صرفا یکی از بسیار موقوفات اسلامی هند (و برخی موقوفات مسیحیان هند) در فلسطین است. تیسیر جباره به وقفه‌نامه‌ای در دادگاه اسلامی قدس دست یافت که تاریخش ۱۶۶۵ م./ ۱۰۶۷ هـ.ق. بود و صالح، پسر جواهر الهندی الکشمیری راه‌اندازی کرده بود. این موقوفه خانه‌ای برای اقامت زائران کشمیری بود.  بیرون از قدس، مسلمانان هندی زمین‌هایی در رام‌الله و غزه خریداری و وقف کردند. در شهر غزه در نوار غزه، در شارع الزاویه در نزدیکی سوق الخضار در نزدیکی خیابان عمر مختار، تعدادی دکان است که وقف زاویه الهندیه شده است.


اشتراک گذاری در Telegram Whatsapp Twitter Linkedin mail Facebook
comments

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید

message
message
message

نظرات شما

نظری برای این مطلب ثبت نشده است