Maslahah and the Purpose of the Law: Islamic Discourse on Legal Change from the 4th/10th to 8th/14th Century
این کتاب در حقیقت صورت تکمیل شده پایاننامۀ دکتری خانم آپویز است. روند تغییر و تحوّل مفهوم مصلحت بعنوان یکی از منابع تدوین احکام جدید در نگاه جصاص، جوینی، غزالی، فخر رازی، شاطبی و ابن تیمیه، هدف اصلی نویسنده بوده است. او دو کارکرد برای مصلحت در فقه اسلامی (بویژه حنیفیان اشعری) قائلست: اوّل این که مصلحت ارائه کنندۀ احکامیست که از سوی امّت اسلامی (بر اساس آداب و رسوم عربی یا احکام خلق السّاعۀ حاکمان و بویژه خلفای راشدین) مقرر شده است و مبتنی بر متون وحیانی نیست. دوّم این که مصلحت بیانگر امتیازات عقلانیست که در ورای احکام مبتنی بر متون وحیانی، پنهانست و بر همین اساس میتواند منبع احکام جدیدی شود که به لحاظ دینی معتبرست در همین ارتباط نویسنده نتیجه میگیرد هرگاه احکام اسلامی مصلحت خود را از دست بدهند یا موجب مفسدهای شوند، کارکرد دوّم مصلحت موجب میشود فقهای مسلمان با استناد به مصلحت، آن احکام را نادیده بگیرند. یکی از مثالهای او مسئلۀ تعدّد زوجات در تونس است که به نظر بعضی از فقها موجب مفسده در جامعه میشود و مصلحت میتواند مانع اجرای این حکم شود.
خانم آپویز متولد آلمان، لیسانس و فوق لیسانس خود را در زمینه مطالعات اسلامی از دانشگاه فرایبورگ وتوبینگن اخذ نموده و رساله دکتری خود (متن حاضر) را در دانشگاه ییل آمریکا دفاع نموده است. وی هم اکنون در دانشگاه «جرج تاون» مشغول به تدریس میباشد.
لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید
نظرات شما
نظری برای این مطلب ثبت نشده است
مشاهده بیشتر
اطلاعات تماس
با عضویت در خبر نامه
از آخرین مطالب ما، باخبر شوید...